مقدمه
1- چه
بودهايم يا در پشت پرده چه هستيم
حقيقت اصلى انسان و صورت اوليّه او
«روح» يا حقيقت انسان
روح يا حقيقت انسان، متصف به قدس و طهارت است
روح يا حقيقت انسان، منسوب به حضرت حق است
روح يا حقيقت انسان، ملازم ملائكه و متحد با
آنها و اصل و باطن آنها و قائم بر آنهاست
آنچه در بدن مادى انسان دميده شده، صورت تنزل
يافته همين «روح» يا حقيقت انسان مىباشد
2- چه
گشتهايم يا چگونه در پس پرده افتادهايم
تنزل انسان از صورت اوّليه و چهره اصلى خويش
تنزل در وجود و هستى
صورت اصلى موجود در مقام تنزل و در مقام تجلى،
محجوب به حجاب يا حجابها مىگردد
چگونگى تنزل انسان از صورت اصلى خود
تقرير تنزل انسان از طريق تشبيه به نور
حركت در مراتب ذات خود
حجابهاى نورانى و ظلمانى
حجابهاى ظلمانى و نورانى ازنظر آيات قرآن
حجب ظلمانى از نظر آيات قرآن
تحليل و توضيح در خصوص حجابهاى ظلمانى
حجابهاى نورانى ازنظر آيات قرآن
مجالى ياحجب نورى، مراتب ذات خود انسان هستند
حركت در صراط نورى
همه اشياء نزد مبدأ متعال حاضر و براى او
مشهود است
چگونه خدا نزد اشياء حاضر و از اشياء محجوب
است ؟
حجاب اشياء، حدود ذاتى خود آنهاست
توضيح و تحليل در خصوص حجب نورى
حجب نورى اشتباهآميز و تشخيص آنها مشكل است
خرق حجب نورى با انصراف و ذهول از آنهاست
خرق حجب نورى در حقيقت با انصراف و ذهول از
مراتب ذات است با انصراف و ذهول از همه مراتب ذات، فناء فى وجه الله تحقق مىيابد
3- چه
مىتوانيم باشيم يا با كنار زدن پرده چه مىشويم
خروج از حجب ظلمانى
حجب ظلمانى
حجاب بدن و خروج از آن
حجاب كفر و خروج از آن
حجاب شرك و خروج از آن
حجاب عناد و خروج از آن
حجاب عقايد و افكار باطل و خروج از آن
حجاب اخلاق و اوصاف رذيله و خروج ازآن
حجاب عادات و خروج از آن
حجاب اوهام و تخيلات و خروج از آن
حجاب تعلقات و خروج از آن
راههاى خروج از حجب ظلمانى، راههاى تعيين شده
است
قرآن راههاى خروج از حجب ظلمانى را مشخص
مىكند
در خروج از حجب ظلمانى ،تعبد كامل باز دارنده
خطرات است
مخاطرات طريق سلوك در صورت عدم تعبد كامل
مجاهدتها و رياضتها
هر مجاهدت و هر رياضتى نتيجه مطلوب نمىدهد
هر مجاهدت و رياضتى، اثر يا آثار خاصى را به
دنبال خود دارد
تذكر :
در خروج از ظلمانى، مجاهدتهاى ناقص به نتيجه
مطلوب نمىرسد
ضرورت علم به طريق و لزوم مجاهدت كامل در
تحصيل علم به آن
نداشتن علم و معرفت كامل نسبت به طريق، موجب
هلاكت يا خسران است
علم ناقص مجاهدت عملى را ناقص و خروج از حجب
ظلمانى را ناممكن مىسازد
ولايت ائمه أطهار صلوات الله عليهم أجمعين و
لزوم تبعيت از آنان
افاضات،
اشراقات، و اشارات ربوبى
آيات قرآنى متضمن هدايتهاى ربوبى در مرابت مختلف
است
افاضات و اشراقات، در جهت نيل به قرب و وصول به
مقصد أعلى است
بطون آيات قرآن با افاضات الهى و اشراقات رحمانى
به قلب سالكين افاضه مىگردد
آيات قرآن داراى ظاهر و باطن و تأويل است
مراتب ظاهر و باطن
مراتب ظاهر و مراتب باطن، همان مراتب و مدارج
حقيقت قرآن است
حقيقت قرآن يا تأويل آن
نيل به حقيقت قرآن يا تأويل آن، مخصوص مطهرين
است
حقيقت قرآن يا تأويل آن، نزد خداى متعال محفوظ
است
مراحل و مراتب تنزيل حقيقت قرآن
مراتب ظاهر و باطن، همان مراتب تنزيل حقيقت
قرآن است
ظاهر و باطن قرآن، جدا از يكديگر نيستند
ظهور و
تجليات انوار
قلب محجوب، فاقد صورت اصلى خويش است
قلب در اصل، يك حققت ملكوتى و يا برتر ازآن است
انسان در قلب خود خلاصه مىشود
قلب انسان در همه قواى وجودى او حضور دارد
پراكندگى قلب انسان در عالم اغيار
شاهدى بر پراكندگى قلب در عالم اغيار
قلب پراكنده در عالم اغيار، قلب محجوب است
بازگشت قلب به حيات طيبه و اصل خويش
مراتب حيات انسان
برخوردارى سالك از حيات طيبه از نظر قرآن كريم
حيات طيبه انسانى داراى آثار به خصوصى است
ظهور انوار الهى در قلب سالك
ظهور انوار در قلب سالك از نظر روايات
مراتب تجلى نور
ظهور انوار در مشاعر سالك
توضيح مطلب
ادراكات بالاتر با ظهور انوار در مشاعر
امتياز انسان با كمالات برتر و مشاعر بالاتر
است
نور الهى در هر كدام از مشاعر، جلوهاى دارد
ظهور انوار در مشاعر از نظر روايات
مراتب تجليات نورى در مشاعر
مشاعر قلبى و چشم و گوش دل
با تجليات نورى در مشاعر، همه مشاعر برخوردار
از تجليات نورى مىگردند
انوار ربوبى، انوار نافذ و محيط است
مشاعر قلبى در آيات و روايات
مقام و منزلت «كان» و «أن»
مكاشفات و
مشاهدات
كشف صورى و اقسان آن
كشف ابصارى و مراتب آن
مراتب كشف ابصارى
چشم دل، يكى نيست و چشمهاست
چشم دل ناظر به وجه حق
تعدد چشم دل، تعدد رتبهاى است
هر كشف ابصارى، كشف صورى نيست
كشف سماعى و مراتب آن
استفاده از فرد كامل در طريق سلوك
مراتب كشف سماعى
مراتب گوش دل و گوش جان
كشف شمى و مراتب آن
مراتب كشف شمى
روايح و نفحات غيبى، حكايتها واشارتها دارند
رايجه رحمن از يمن آيد
كشف ذوقى و مراتب آن
شراب طهور أنس
مراتب كشف ذوقى
كشف لمسى
كشف معنوى و
مراتب آن
مرتبه اول: كشف حدسى
مرتبه دوم: كشف قدسى
مرتبه سوم: كشف الهامى
تجليات مقام روحى انسان بر خود او
قرائت كتاب وجود خود
بكم يسلك الى الرضوان
مرتبه چهارم: كشف روحى
مرتبه پنجم: كشف سرى
اسرار وجود از ما پوشيده است
در كشف سرى، باب اسرار به روى انسان باز
مىشود
مرتبه ششم: كشف خفى
اسماء حسنى، جلوات هويت غيبيهاند
عوالم وجود، جلوات اسماء و صفات هستند.
مرتبه هفتم: كشف أخفى
اسماء حسنى در مراتب مختلف، تعينات مقام احديث
ذات هستند
اسماء و صفات، حجب احديت هستند
تجليات
نظرى بر دلها
دل، تو اين آلوده را پنداشتى
اشارات آيات قرآنى در تفاوت دلها
تجليات اسماء در وجود انسان به تناسب كنار رفتن
حجابهاست
با تجلى هر اسم و هر صفتى، آثار آن در وجود
انسان به ظهور مىرسد
تجليات مقام ربوبى در مظاهر مختلف براى سالك
تجليات مقام ربوبى در مظاهر مختلف، همان ولايت
حق است
تجليات مقام ربوبى در مظاهر مختلف، ظهورات متنوع
اسم «رب» است
تجلى مقام ربوبى در جلوه اسما «هادى» براى سالك
تجلى مقام ربوبى در جلوه اسم «تواب» براى سالك
تجلى مقام ربوبى با اسم «عفو» براى سالك
عفو ربوبى و اشارتهاى قبل از عفو
عفو ربوبى مانع از يأس و موجب طمع و اميد سالك
است
تجلى مقام ربوبى در جلوه «غفور» براى سالك
فرق بين عفو و غفران
غفران ربوبى در سلوك الى الله موجب سرعت در
سير مىگردد
اشاراتى از آيات قرآنى در غفران ربوبى
مراتب غفران
تجليات مقام ربوبى با اسماء جمال و اسماء جلال
تجليات مقام ربوبى با اسماء جمال براى سالك
الى الله
تجليات مقام ربوبى با اسماء جلال براى سالك
الى الله
حركت سالك با بسط و قبض
شهود و فناء
شهود وجه الله در مجالى و مظاهر نوريه خلقيه
شهود و تحير
آشنايى با جمال و جه و اشتياق به شهود بالاتر
آشنايى با جلال وجه و خوف از حرمان
شهود جمال وجه و انبساط سالك
شهود جلال وجه و انقباض سالك
مراتب شهود وجه الله در مجالى و مظاهر نوريه
شهود وجه الله در مظاهر اسماء
اضمحلال تعينات و فناء فى وجه الله
شهود وجه الله در مظاهر اسماء، داراى مراتب
مىباشد
چگونگى شهود را با عقل و فكر نمىتوان يافت
شهود وجه الله الواحد القهار
باز شدن ابواب بى شمار حقايق و اسرار به روى
انسان در مقام شهود حضرت واحديت
شهودى ديگر و فناء در فناء
خاتمه
برگزيدگان حق
پايان اين قسمت از گفتار