نماز براى رفع غم و اندوه
((اسماعيل بن جابر))
از امام صادق (عليه السلام ) روايت كرده است كه : براى رفع غم و اندوه
غسل مى كنى و دو ركعت نماز مى گزارى و مى گوئى :
يا فارج الهمّ و يا كاشف الغمّ يا رحمان الدّنيا و الاخره و رحيمهما،
فرّج همى و اكشف غمّى يا اللّه الواحد الاءحد الصّمد الّذى لم يلد و لم
يولد و لم يكن له كفوا احد، اعصمنى و طهّرنى و اذهب بليّتى ، و بخوان
اية الكرسى و معوذتين (ناس و فلق ) را.(117)
نماز امام صادق براى پدر و مادر و فرزندش
شيخ طوسى روايت كرده است كه : امام جعفر صادق (عليه السلام ) هر
شب براى فرزندش ، و هر روز براى پدر و مادرش دو ركعت نماز مى گزارد: در
ركعت اول بعد از حمد انّا انزلناه ، و در ركعت دوم انّا اعطينا مى
خواندند(118).
نماز حضرت خضر (عليه السلام ) در شب جمعه
نماز حضرت خضر (عليه السلام ) در شب جمعه ، دو نماز دو ركعتى مى باشد
كه در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه مى خوانى :
و ذالنّون اذ ذهب مغاضبا فظنّ ان لن نقدر عليه فنادى فى ظلمات ان لا
اله الّا انت سبحانك انّى كنت من الظّالمين ، فاستجبنا له و نجّيناه من
الغمّ و كذالك ننج المؤ منين ، و افوّض امرى الى اللّه انّ اللّه بصير
بالعباد، فوقيه اللّه سيّئات ما مكروا و حاق بآل فرعون سوء العذاب .
هنگامى كه از نماز فارغ شدى صد مرتبه بگو: ((لا حول و لا قوّة الّا
باللّه العلى العظيم )) سپس حاجتت را بخواه كه
انشاء اللّه بر آورده مى شود.(119)
نماز براى برطرف شدن مصيبت
ابو حمزه ثمالى گفت : كه امام زين العابدين (عليه السلام ) به
فرزندش فرمود: پسرم ! هر گاه به يكى از شماها مصيبتى برسد و يا بلاى
سختى فرود آيد، وضوى كامل بگيرد و دو ركعت يا چهار ركعت نماز بگزارد و
در پايان نماز بگويد:
يا موضع كلّ شكوى و يا سامع
كلّ نجوى و يا شاهد كلّ ملاء و عالم كلّ خفيّه و يا دافع ما يشاء من
بليّه ، و يا خليل ابراهيم و يا نجىّ موسى و يا مصطفى محمّد (ص ) ادعوك
دعاء من اشتدت فاقته و قلت حيلته وضعت قوته دعاء الغريب الغريق المظطرّ
الّذى لا يجد لكشف ما هو فيه الّا انت ارحم الرّاحمين .
پس همانا اين دعا را كسى نمى خواند مگر اين كه خداى تعالى (مصيبت و)
بلاى سخت را از او برطرف مى كند انشاء اللّه .
دو ركعت نماز روز جمعه
براى ايمنى از بلاها و فتنه ها
از ائمّه (عليه السلام ) روايت شده است : كسى كه بعد از نماز
ظهر روز جمعه دو ركعت نماز گزارد: در هر ركعت بعد از حمد هفت مرتبه
((قل هو اللّه احد))
بخواند، و پس از پايان نماز بگويد: ((الّلهمّ
اجعلنى من اهل الجنّة الّتى حشوها البركة و عمّارها الملائكة مع نبيّنا
محمّد و ابينا ابراهيم .)) (: خدايا ما را از
اهل بهشت قرار بده - كه درونش بركت است و آبادكنندگانش فرشتگان هستند -
در جوار پيامبر ما حضرت محمّد (صلى الله عليه وآله ) و پدرمان حضرت
ابراهيم .) تا جمعه ديگر هيچ بلائى به او زيان نرساند و فتنه اى به او
نرسد، و حق تعالى جمع كند ميان او و محمد (صلى الله عليه وآله ) و
ابراهيم (عليه السلام ).(120)
نماز به هنگام ديدن باران
رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) فرمود: هر گاه باران را ديديد،
در آن هنگام دو ركعت نماز بگزاريد، پس كسى كه با حسن نيّت و خشوع (و
فروتنى در برابر خدا) اين نماز را بخواند و ركوع و سجود آن را كامل به
جا آورد، خداى تعالى به عدد هر قطره از آن باران ده حسنه براى او مى
نويسد.(121)
نماز استسقا (درخواست باران )
به هنگام خشك شدن نهرها و نيامدن باران ، مستحب است كه نماز
استسقا خوانده شود. كيفيت آن همانند كيفيت نماز عيد (قربان و فطر) است
، با اين تفاوت كه (بر خلاف قنوتهاى نماز عيد) نمازگزار در قنوتهاى
نماز استسقا (با خواندن دعاى ماءثوره و يا غير ماءثوره ) از خداى تعالى
درخواست باران و فراوانى آبها و نزول رحمت مى نمايد...
مستحب است پيش از خواندن نماز، مردم از گناهانشان به سوى خدا توبه
نموده ، و اخلاق خود را از رزائل پاك ساخته و ردّ مظالم نمايند (حقوقى
را كه ضايع كرده اند به صاحبانشان بر گردانند)، زيرا اين كارها توبه و
ردّمظالم ) براى استجابت دعا (و آمدن باران ) اميدوار كننده تر است ؛ و
گاهى خشكسالى و قحطى به خاطر گناهان و ضايع نمودن حقوق مردم مى باشد.(122)
گناهانى كه مانع آمدن باران مى شود
ستم حاكمان در قضاوت ، گواهى ناحق ، پنهان نمودن گواهى (به حق
)، ندادن زكات و قرض و ماعون (وسايل ضرورى زندگى هماند: چراغ ، ظرفهاى
مهمانى و...) سنگدلى بر تهيدستان و نيازمندان ، ستم بر يتيمان و بيوه
زنان ، سائل را به سختى از خود راندن و محروم نمودن او در شب .(123)
نمازهاى مستحبّى به نقل از زادالمعاد علامه مجلسى
نماز روزهاى اول و وسط و آخر ماه رجب (نماز سلمان فارسى )
شيخ طوسى و ديگران از سلمان فارسى - رضى الله عنه - روايت كرده
اند كه گفت : در آخر روز جمادى الثانى به خدمت حضرت رسالت پناه (صلى
الله عليه وآله ) رفتم . حضرت فرمود: اى سلمان ! تو از ما اهل بيتى ؛
پس فرمود: هر مرد مؤ من يا زن مؤ منه كه در ماه رجب سى ركعت نماز
بگزارد و در هر ركعت يك مرتبه سوره حمد و سه مرتبه قل هو اللّه احد و
سه مرتبه سوره قل يا ايّها الكافرون بخواند، البته حق تعالى محو كند از
نامه عمل او هر گناهى را كه در كودكى و بزرگى كرده باشد، و خدا عطا كند
به او ثواب كسى را كه تمام آن ماه را روزه گرفته باشد، و تا سال آينده
حق تعالى او را از نمازگزارندگان بنويسد، و در هر روز آن ماه ثواب
شهيدى از شهيدان جنگ بدر براى او به آسمان ببرند، و به هر روز كه در آن
ماه روزه بدارد عبادت يك سال در نامه عمل او بنويسند، و هزار درجه در
بهشت از براى او بلند كنند، و اگر تمام ماه را روزه بدارد خدا او را از
آتش جهنّم نجات دهد و بهشت را از براى او واجب گرداند.
اى سلمان ! اين نماز را جبرئيل براى من آورد و گفت : يا محمد (صلى الله
عليه وآله )! اين نماز علامتى است ميان شما و منافقان ، زيرا كه
منافقان اين نماز را نمى كنند.
گفتم : يا رسول الله ! چگونه اين نماز را بكنم و در چه وقت بجا آورم ؟
فرمود: در روز اول ماه رجب ده ركعت بجا مى آورى . يعنى : هر دو ركعت به
يك سلام ، و در هر ركعت يك مرتبه سوره حمد، و سه مرتبه سوره قل هو
اللّه احد، و سه مرتبه قل يا ايّها الكافرون مى خوانى و بعد از هر سلام
دستها را به سوى آسمان بلند كن و بگو:
لا اله الّا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحيى و يميت
، و هو حىّ لا يموت بيده الخير، و هو على كلّ شى ء قدير، الّلهمّ لا
مانع لما اعطيت ، و لا معطى لما منعت ، و لا تنفع ذالجدّ منك الجدّ.
پس دستها را بر روى خود مى كشى ؛ و در روز وسط ماه - يعنى : پانزدهم
-ده ركعت به همان نحو بجا مى آورى ، و بعد از هر سلام دستها را به سوى
آسمان بر مى دارى و مى گويى :
لا اله الّا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحيى و يميت
، و هو حىّ لا يموت بيده الخير، و هو على كلّ شى ء قدير، الها واحدا
احدا فردا صمدا لم يتّخذ صاحبة و لا ولدا.
پس دستها را بر روى خود مى كشى ؛ و در روز آخر ماه نيز ده ركعت به همان
نحو مى كنى و بعد از هر سلام دست بر مى دارى و مى گويى :
لا اله الّا اللّه وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحى و يميت
، و هو حىّ لا يموت بيده الخير، و هو على كلّ شى ء قدير، و صلّى اللّه
على محمد و اله الطّاهرين ، و لا حول و لا قوّة الّا باللّه العلى
العظيم .
پس دستها را بر روى خود بمال و حاجت خود را بطلب ، كه البتّه برآورده
است ، و حق تعالى ميان تو و جهنّم هفت خندق قرار مى دهد كه عرض هر
خندقى به قدر ما بين آسمان و زمين بوده باشد، و به عدد هر ركعتى ثواب
هزار هزار ركعت در نامه عمل تو مى نويسد، و براى بيزارى از آتش جهنّم و
گذشتن بر صراط براى تو مى نويسد.(124)
نمازى كه جامع تمام فضائل امّت است
به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام ) منقول است
: حق تعالى فضيلت سه ماه را به اين امّت داده است كه به احدى از
امّتهاى گذشته نداده است : شب سيزدهم ، شب چهاردهم و شب پانزدهم ؛ سوره
يس ، سوره تبارك الّذى بيده الملك و سوره قل هو اللّه احد، پس هر كه
جمع كند ميان اين سه فضيلت ، جميع فضايل امّت را جمع كرده خواهد بود.
پرسيدند: چگونه جمع كند؟ فرمود: در شب سيزدهم هر يك از اين سه ماه ، دو
ركعت نماز بگزارد و در هر ركعت بعد از سوره حمد، اين سه سوره را بخواند
و در شب چهاردهم چهار ركعت نماز بگزارد - به دو سلام - و در هر ركعت
بعد از حمد اين سه سوره را بخواند و در شب پانزدهم شش ركعت بجا آورد -
به سه سلام - و در هر ركعت بعد از حمد اين سوره را بخواند تا جميع
فضيلت اين سه ماه را بيايد و جميع گناهانش آمرزيده شود به غير از شرك
به خدا(125)
نماز شب پانزدهم رجب
شيخ طوسى - عليه الرحمه - به سند صحيح از حضرت صادق (عليه
السلام ) روايت كرده است : در شب نصف رجب دوازده ركعت نماز بجا مى آورى
- يعنى به شش سلام - با حمد و هر سوره كه خواهى ، و چون از نمازها فارغ
شوى هر يك از سوره حمد، قل اعوذ بربّ الفلق ، قل اعوذ برب النّاس ، قل
هو اللّه احد و آية الكرسى چهار مرتبه مى خوانى ، پس چهار مرتبه مى
گويى :
سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر؛ پس مى
گويى : اللّه اللّه ربّى ، لا اشرك به شيئا، ما شاء اللّه و لا قوّة
الّا باللّه . (العلى العظيم )(126)
نماز روز پانزدهم رجب
به سند معتبر از حضرت صادق (عليه السلام ) منقول است كه حضرت
امير المؤ منين - صلوات اللّه عليه - در اين روز (پانزدهم رجب ) چهار
ركعت نماز كرد و دستهاى خود را گشود و اين دعا را خواند. پس فرمود: هر
كه به شدّتى و غمى مبتلا گردد و اين دعا بخواند، البتّه كرب (غم و
اندوه ) و شدّت او زائل مى گردد - و اين چهار ركعت را به دو سلام مى
كند و هر سوره كه مى خواهد بعد از حمد مى خواند - و دعا اين است
:الّلهمّ يا مذلّ كلّ جبّار و معزّ مؤ منين ، انت كهفى حين تعيينى
المذاهب ، و انت بارى ء خلقى رحمة بى ، و قد كنت عن خلقى غنيّا، و لو
لا رحمتك لكنت من الهالكين ، و انت مؤ يّدى بالنصر على اعدائى ، و لو
لا نصرك ايّاى لكنت من المفضوحين ، يا مرسل الرّحمة من معادنها و منشى
البركة من مواضعها، يا من خصّ بالشموخ و الرفعة فاوليائه بعزّة
يتغزّزون ، يا من وضعت له الملوك نير المذلّة على اعناقها، فهم من
سطواته خائفون ، اسئلك بكينو نيّتك الّتى اشتققتها من كبريائك ، و
اسئلك بكبريائك التى اشتققتها من عزتك ، و اساءلك بعزّتك الّتى استويت
بها على عرشك ، فخلقت بها جميع خلقك ، فهم لك مذعنون ان تصلّى على
محمّد و اهل بيته .
پس حاجات خود را از حق تعالى طلب نمايد(127).
عمل امّ داوود
بدانكه : عمده اعمال پانزدهم رجب عمل امّ داوود است ، كه ابن
بابويه و شيخ طوسى و سيّد بن طاووس - رضى اللّه عنهم - به سندهاى معتبر
روايت كرده اند، و براى برآمدن حاجات و كشف كربات (برطرف شدن غمها) و
دفع ظالمان مجرّب است ، و مجمل رواياتش آن است كه : فاطمه مادر داوود
بن الحسن - پسر زاده حسن مجتبى (عليه السلام ) - دايه حضرت امام جعفر
صادق (عليه السلام ) بود و به شير ((داوود))
آن حضرت را شير داده بود، و چون ((محمّد بن
عبداللّه بن الحسن )) در مدينه خروج كرد و
((منصور دوانقى )) لشكر
فرستاد و او را كشتند و ابراهيم - برادر محمّد - را نيز شهيد كردند، و
عبداللّه بن الحسن و جمعى از سادات حسينى را با غل و زنجير از مدينه به
عراق بردند، و ((داوود))
نيز در ميان ايشان بود.
((امّ داوود)) گفت : چون
مدّتى از حبس فرزند من گذشت و از او خبرى به من نرسيد، پيوسته دعا و
تضرّع مى كردم و از صلحا و نيكان و برادران مؤ من استدعاى دعا مى نمودم
و ايشان تقصير نمى كردند و مطلقا آن را استجابت نمى يافتم ! و گاهى خبر
به من مى رسيد كه داوود را كشتند گاه مى گفتند او را با پسران عمّ او
در زير عمارت زنده گذاشتند، و روز به روز مصيبت من زياده و اندوه من
بيشتر مى شد تا آنكه از غم او گداختم و پير شدم و از ملاقات او نا اميد
گرديدم تا اينكه شنيدم كه حضرت صادق (عليه السلام ) را علّتى (بيمارى )
عارض شده است ، به عيادت آن حضرت رفتم ، چون احوال گرفتم و دعا كردم
چون خواستم كه برگردم ، حضرت فرمود: از داوود چه خبر دارى ؟ -و من شير
داوود را به آن حضرت داده بودم - چون نام داوود را شنيدم گريستم و گفتم
: فداى تو شوم ؛ داوود كجاست ؟! او در عراق محبوس است و من از ملاقات
او قطع اميد كرده ام و از شما التماس دعا مى كنم كه او را دعا كنيد،
او برادر رضاعى شماست .
حضرت فرمود: چرا غافلى از دعاى استفتاح و دعاى اجابت و نجاح و آن دعايى
است كه درهاى آسمان براى او گشوده مى شود، و ملائكه استقبال مى كنند
خواننده آن را و او را به اجابت بشارت مى دهند، و آن دعايى است كه از
مجيب الدّعوات محجوب نمى گردد و خواننده آن را ثوابى به غير از بهشت
نيست .
امّ داوود گفت : اى فرزند طاهرين و راستگويان ! چگونه است آن دعا؟!
حضرت فرمود: اى مادر داوود! ماه محترم - يعنى ماه رجب - نزديك شده است
و آن ماهى است مبارك و محترم و حرمت آن عظيم است ، و دعاها در آن
مستجاب است و چون آن ماه در آيد، سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم آنرا -
ايّام البيض اند - روزه بدار. پس حضرت كيفيّت آن را تعليم او نمود و
فرمود:
اين دعا را حفظ كن و به همه كس تعليم مكن كه مى ترسم به دست كسى افتد
كه از براى امر باطلى و نامشروعى اين دعا را بخواند، به درستى كه اين
دعاى بسيار شريفى است و مشتمل است بر اسم اعظم خدا، كه هر كه بخواند
البتّه حاجت او برآورده مى شود، و اگر درهاى زمين و آسمان همه بسته
شود، يا درها حائل باشند ميان تو و حاجت تو، چون اين دعا را بخوانى
البتّه حق تعالى آسان مى گرداند رسيدن تو را به مطلب تو و حاجت تو را
بر مى آورد، و هر كه اين دعا را بخواند، خدا (دعايش را مستجاب مى
گرداند - خواه مرد باشد و خواه زن - و اگر جنّ و انس همه دشمن فرزند تو
باشند، خداوند قادر كفايت شرّ دشمنان از او مى كند و زبان ايشان را مى
بندد و ايشان را منقاد فرزند تو مى گرداند.
امّ داوود گفت : حضرت اين دعا را براى من نوشت وبه خانه برگشتم ، و چون
ماه رجب داخل شد، آنچه حضرت فرموده بود به عمل آوردم و در شب شانزدهم
نماز شام و خفتن را ادا كردم و از روزه افطار نمودم و قدرى عبادت كردم
و به خواب رفتم در خواب ديدم كه جميع ملائكه و پيغمبران و شهدا و عبّاد
را كه من بر ايشان صلوات فرستاده بودم و حضرت رسول (صلى الله عليه وآله
) مرا خطاب فرمود: اى مادر داوود! بشارت باد تو را كه اين جماعت مى
بينى همه برادران و ياوران و شفيعان تواند، و از براى تو طلب آمرزش مى
كنند و بشارت ميدهند تو را به آنكه حاجت تو برآورده است ، پس بشارت مى
دهند تو را به آمرزش خدا و خشنودى خدا، و خداى تو را جزاى خير دهد و
شاد باش كه حق تعالى فرزند تو را حفظ مى كند و به تو بر مى گرداند
انشاء اللّه تعالى .
امّ داوود گفت : من از خواب بيدار شدم و بعد از آن به آنقدر زمان كه
سوار تند رويى از عراق به مدينه آيد داوود به نزد من آمد! و گفت : اى
مادر من در عراق در زندان بسيار تنگى و سنگينى بند و زنجير بودم و از
خلاص شدن نااميد بودم ، چون نصف شب رجب شد، در خواب ديدم كه بلنديهاى
زمين پست شد و تو را ديدم كه بر روى حصير نماز خود نشسته بودى ، و بر
دور تو مردانى چند بودند كه سرهاى ايشان در آسمان بود و پاهاى ايشان در
زمين ، و تسبيح و تنزيه خدا مى كردند. پس يكى از ايشان كه از همه
خوشروتر و خوشبوتر و جامه هاى بسيار پاكيزه در بر داشت ، و گمان كردم
حضرت رسالت پناه (صلى الله عليه وآله ) جدّ من است خطاب كرد با من كه :
بشارت باد تو را اى فرزند عجوزه صالحه ، كه حق تعالى دعاى مادر تو را
در حق تو مستجاب كرد. چون بيدار شدم رسولان ((منصور
دوانقى )) به در زندان رسيده به طلب من آمده
بودند، در ميان شب مرا به نزد او بردند. پس امر كرد كه زنجيرها را از
تن من بر مى داشتند و ده هزار درهم - كه زياده از هزار تومان بوده به
حساب آن زمان - به من عطا كرد و فرمود كه مرا بر شتر راهوار سوار كنند
و به نهايت سرعت به مدينه بياورند.
امّ داوود گفت : من داوود را به خدمت حضرت صادق (عليه السلام ) بردم
حضرت فرمود: سبب خلاص تو آن بود كه منصور حضرت امير المؤ منين صلوات
اللّه عليه را در خواب ديد كه به او فرمود: فرزندم را رها كن و اگر
(رها) نكنى تو را در اين آتش مى اندازم . چون نظر كرد، درياى آتشى در
زير پاى خود ديد پس از دهشت بيدار شد و از كرده خود پشيمان گرديد و تو
را رها كرد...))(128)
و كيفيّت آن بنابر آنچه در مصباح شيخ است آن است كه : چون خواهد اين
عمل را بجا آورد روزه بگيرد روز سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم را، پس در
روز پانزدهم نزد (هنگام ) زوال غسل كند، و چون وقت زوال داخل شد نماز
ظهر و عصر را بجا آورد و در حالتى كه ركوع و سجودشان را نيكو كند و در
موضع خلوتى باشد كه چيزى او را مشغول نسازد و انسانى با او تكلّم
ننمايد، پس چون از نماز فارغ شود رو به قبله كند و بخواند حمد را صد
مرتبه و سوره اخلاص را صد مرتبه ، و آية الكرسى را ده مرتبه ، و بعد از
اينها بخواند: سوره انعام ، بنى اسرائيل ، كهف ، لقمان ، يس ، صافات ،
حم سجده ، حمعسق ، حم دخان ، فتح و واقعه ، ملك ، ن ، و اذالسّماء
انشقّت و ما بعدش را تا آخر قرآن ، و چون از اينها فارغ شود بگويد در
حالى كه رو به قبله باشد:
صَدَقَ اللّهُ الْعَظيمُ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ
الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَالاْءكْرامِ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ
الْحَليمُ الْكَريمُ الَّذى لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّميعُ
الْعَليمُ الْبَصيرُ الْخَبيرُ شَهِدَ اللّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ
هُوَ وَالْمَلاَّئِكَةُ وَاُولوُا الْعِلْمِ قاَّئِماً بِالْقِسْطِ لا
اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ وَبَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرامُ
وَاَنَا عَلى ذلِكَ مِنَ الشّاهِدينَ اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ
الْمَجْدُ وَلَكَ الْعِزُّ وَلَكَ الْفَخْرُ وَلَكَ الْقَهْرُ وَلَكَ
النِّعْمَةُ وَلَكَ الْعَظَمَةُ وَلَكَ الرَّحْمَةُ وَلَكَ الْمَهابَةُ
وَلَكَ السُّلْطانُ وَلَكَ الْبَهاَّءُ وَلَكَ الاْءمْتِنانُ وَلَكَ
التَّسْبيحُ وَلَكَ التَّقْديسُ وَلَكَ التَّهْليلُ وَلَكَ التَّكْبيرُ
وَلَكَ ما يُرى وَلَكَ ما لا يُرى وَلَكَ ما فَوْقَ السَّمواتِ الْعُلى
وَ لَكَ ما تَحْتَ الثَّرى وَلَكَ الاَْرَضُونَ السُّفْلى وَلَكَ الاْ
خِرَةُ وَالاُْولى وَلَكَ ما تَرْضى بِهِ مِنَ الثَّناَّءِ وَالْحَمْدِ
وَالشُّكرِ وَ النَّعْماَّءِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَبْرَئيلَ اَمينِكَ عَلى وَحْيِكَ وَالْقَوِىِّ
عَلى اَمْرِكَ وَالْمُطاعِ فى سَمواتِكَ وَمَحالِّ كَراماتِكَ
الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِماتِكَ النّاصِرِ لاَِنْبِياَّئِكَ الْمُدَمِّرِ
لاَِعْداَّئِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى ميكائيلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ
وَالْمَخْلُوقِ لِرَاءْفَتِكَ وَالْمُسْتَغْفِرِ الْمُعينِ لاَِهْلِ
طاعَتِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اِسْرافيلَ حامِلِ عَرْشِكَ وَصاحِبِ
الصُّورِ الْمُنْتَظِرِ لاَِمْرِكَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ
خيفَتِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطّاهِرينَ
وَعَلىَ السَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ الطَّيِّبينَ وَعَلى
مَلاَّئِكَتِكَ الْكِرامِ الْكاتِبينَ وَ عَلى مَلاَّئِكَةِ الْجِن انِ
وَخَزَنَةِ النّير انِ وَمَلَكِ الْمَوْتِ وَالاَْعْوانِ يا
ذَاالْجَلالِ وَالاْءكْرامِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَبينا آدَمَ بَديعِ فِطْرَتِكَ الَّذى
كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلاَّئِكَتِكَ وَاَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اُمِّنا حَوّاَّءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ
الرِّجْسِ الْمُصَفّاتِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الاِْنْسِ
الْمُتَرَدِّدَةِ بَيْنَ مَحالِّ الْقُدُْسِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
هابيلَ وَشَيْثٍ وَاِدْريسَ وَنُوحٍ وَهُودٍ وَصالِحٍ وَ اِبْراهيمَ
وَاِسْماعيلَ وَاِسْحقَ وَيَعْقُوبَ وَيُوسُفَ وَالاَْسْباطِ وَلُوطٍ
وَشُعَيْبٍ وَاَيُّوبَ وَمُوسى وَهارُونَ وَيُوشَعَ وَميشا وَالْخِضْرِ
وَذِى الْقَرْنَيْنِ وَيُونُسَ وَاِلْياسَ وَالْيَسَعَ وَذِى الْكِفْلِ
وَطالُوتَ وَداوُدَ وَسُلَيْمانَ وَزَكَرِيّا وَشَعْيا وَيَحْيى
وَتُورَخَ وَمَتّى وَاِرْمِيا وَحَيْقُوقَ وَدانِيالَ وَعُزَيْرٍ
وَعيسى وَشَمْعُونَ وَجِرْجيسَ وَالْحَوارِيّينَ وَالاَْتْباعِ
وَخالِدٍ وَحَنْظَلَةَ وَلُقْمانَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ وَبارِكْ عَلى
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيْتَ وَرَحِمْتَ وَبارَكْتَ عَلى
اِبْرهيمَ وَآلِ اِبْرهيمَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ اَللّهُمَّ صَلِّ
عَلَى الاَْوْصِياَّءِ وَالسُّعَداَّءِ وَالشُّهَداَّءِ وَاَئِمَّةِ
الْهُدى
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الاَْبْدالِ وَالاَْوْتادِ وَالسُّيّاحِ
وَالْعُبّادِ وَالْمُخْلِصينَ وَالزُّهّادِ وَاَهْلِ الجِدِّ
وَالاْءجْتِهادِ وَاخْصُصْ مُحَمَّداً وَاَهْلَ بَيْتِهِ بِاَفْضَلِ
صَلَواتِكَ وَاَجْزَلِ كَراماتِكَ وَبَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنّى
تَحِيَّةً وَسَلاماً وَزِدْهُ فَضْلاً وَشَرَفاً وَكَرَماً حَتّى
تُبَلِّغَهُ اَعْلى دَرَجاتِ اَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِيّينَ
وَالْمُرْسَلينَ وَالاَْفاضِلِ الْمُقَرَّبينَ اَللّهُمَّ وَصَلِّ عَلى
مَنْ سَمَّيْتُ وَمَنْ لَمْ اُسَمِّ مِنْ مَلاَّئِكَتِكَ
وَاَنْبِياَّئِكَ وَرُسُلِكَ وَاَهْلِ طاعَتِكَ وَاَوْصِلْ صَلَواتى
اِلَيْهِمْ وَاِلى اَرْواحِهِمْ وَاجْعَلْهُمْ اِخْوانى فيكَ
وَاَعْوانى عَلى دُعاَّئِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَشْفِعُ بِكَ
اِلَيْكَ وَبِكَرَمِكَ اِلى كَرَمِكَ وَبِجُودِكَ اِلى جُودِكَ
وَبِرَحْمَتِكَ اِلى رَحْمَتِكَ وَبِاَهْلِ طاعَتِكَ اِلَيْكَ
وَاَسئَلُكَ الّلهُمَّ بِكُلِّ ما سَئَلَكَ بِهِ اَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ
مَسْئَلَةٍ شَريفَةٍ غَيْرِ مَرْدُودَةٍ وَبِما دَعَوْكَ بِهِ مِنْ
دَعْوَةٍ مُجابَةٍ غَيْرِ مُخَيَّبَةٍ
يااَللّهُ يارَحْمنُ يا رَحيمُ يا حَليمُ يا كَريمُ يا عَظيمُ يا
جَليلُ يامُنيلُ يا جَميلُ يا كَفيلُ يا وَكيلُ يا مُقيلُ يا مُجيرُ يا
خَبيرُ يا مُنيرُ يا مُبيرُ يا مَنيعُ يا مُديلُ يا مُحيلُ يا كَبيرُ
يا قَديرُ يا بَصيرُ يا شَكُورُ يا بَرُّ يا طُهْرُ يا طاهِرُ يا
قاهِرُ يا ظاهِرُ يا باطِنُ يا ساتِرُ يا مُحيطُ يا مُقْتَدِرُ يا
حَفيظُ يا مُتَجَبِّرُ يا قَريبُ يا وَدُودُ يا حَميدُ يا مَجيدُ يا
مُبْدِئُ يا مُعيدُ يا شَهيدُ يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا
مُفْضِلُ يا قابِضُ يا باسِطُ يا هادى يا مُرْسِلُ يا مُرْشِدُ يا
مُسَدِّدُ يا مُعْطى يا مانِعُ يا دافِعُ يا رافِعُ يا باقى يا واقى يا
خَلاّقُ يا وَهّابُ يا تَوّابُ يا فَتّاحُ يا نَفّاحُ يا مُرْتاحُ يا
مَنْ بِيَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ يا نَفّاعُ يا رَؤُفُ يا عَطُوفُ يا كافى
يا شافى يا مُعافى يا مُكافى يا وَفِىُّ يا مُهَيْمِنُ يا عَزيزُ يا
جَبّارُ يا مُتَكَبِّرُ يا سَلامُ يا مُؤْمِنُ يا اَحَدُ يا صَمَدُ يا
نُورُ يا مُدَبِّرُ يا فَرْدُ يا وِتْرُ يا قُدُّوسُ يا ناصِرُ يا
مُونِسُ يا باعِثُ يا وارِثُ يا عالِمُ يا حاكِمُ يا بادى يا مُتَعالى
يا مُصَوِّرُ يا مُسَلِّمُ يا مُتَحَبِّبُ يا قاَّئِمُ يا داَّئِمُ يا
عَليمُ يا حَكيمُ يا جَوادُ يا بارِى ءُ يا باَّرُّ يا ساَّرُّ يا
عَدْلُ يا فاصِلُ يا دَيّانُ يا حَنّانُ يا مَنّانُ يا سَميعُ يا
بَديعُ يا خَفيرُ يا مُعينُ [مُغَيِّرُ] ياناشِرُ ياغافِرُ ياقَديمُ
يامُسَهِّلُ يا مُيَسِّرُ يا مُميتُ يا مُحْيى يا نافِعُ يا رازِقُ يا
مُقْتَدِرُ يا مُسَبِّبُ يا مُغيثُ يا مُغْنى يا مُقْنى يا خالِقُ يا
راصِدُ يا واحِدُ يا حاضِرُ يا جابِرُ يا حافِظُ يا شَديدُ يا غِياثُ
يا عاَّئِدُ يا قابِضُ يا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلى فَكانَ بِالْمَنْظَرِ
الاَْعْلى يا مَنْ قَرُبَ فَدَنا وَبَعُدَ فَنَاى وَعَلِمَ السِّرَّ
وَاَخْفى يا مَنْ اِلَيْهِ التَّدْبيرُ وَلَهُ الْمَقاديرُ وَيا مَنِ
الْعَسيرُ عَلَيْهِ [سَهْلٌ] يَسيرٌ يا مَنْ هُوَ عَلى ما يَشاَّءُ
قَديرٌ يا مُرْسِلَ الرِّياحِ يا فالِقَ الاِْصْباحِ يا باعِثَ
الاَْرْواحِ يا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ يا راَّدَّ ما قَدْ فاتَ يا
ناشِرَ الاَْمْواتِ يا جامِعَ الشَّتاتِ يا رازِقَ مَنْ يَشاَّءُ
[بِغَيْرِ حِسابٍ وَيا] فاعِلَ ما يَشاَّءُ كَيْفَ يَشاَّءُ وَيا
ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ يا حَىُّ يا قَيُّومُ يا حَيّاً حينَ لا
حَىَّ يا حَىُّ يا مُحْيِىَ الْمَوْتى يا حَىُّ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ
بَديعُ السَّمواتِ وَالاَْرْضِ يا اِلهى وَسَيِّدى صَلِّ عَلى
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ
بارِكْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ
وَرَحِمْتَ عَلى اِبْرهيمَ وَآلِ اِبْرهيمَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ
وَارْحَمْ ذُلىّ وَ فاقَتى وَفَقْرى وَانْفِرادى وَوَحْدَتى وَخُضُوعى
بَيْنَ يَدَيْكَ وَاعْتِمادى عَلَيْكَ وَتَضَرُّعى اِلَيْكَ اَدْعُوكَ
دُعاَّءَ الْخاضِعِ الذَّليلِ الْخاشِعِالْخاَّئِفِ الْمُشْفِقِ
الْباَّئِسِ الْمَهينِ الْحَقيرِ الْجائِعِ الْفَقيرِ الْعاَّئِذِ
الْمُسْتَجيرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ
الْمُسْتَكينِ لِرَبِّهِ دُعاَّءَ مَنْ اَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ
وَرَفَضَتْهُ اَحِبَتُّهُ وَعَظُمَتْ فَجيعَتُهُ دُعاَّءَ حَرِقٍ
حَزينٍ ضَعيفٍ مَهينٍ باَّئِسٍ مُسْتَكينٍ بِكَ مُسْتَجيرٍ
اَللّهُمَّ وَاَسئَلُكَ بِاَنَّكَ مَليكٌ وَاَنَّكَ ما تَشاَّءُ مِنْ
اَمْرٍ يَكُونُ وَاَنَّكَ عَلى ما تَشاَّءُ قَديرٌ وَاَسئَلُكَ
بِحُرْمَةِ هذَا الشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْبَيْتِ الْحَرامِ
وَالْبَلَدِ الْحَرامِ وَالرُّكْنِ وَالْمَقامِ وَالْمَشاعِرِالْعِظامِ
وَبِحَقِّنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍعَلَيْهِ وَ الِهِ السَّلامُ يا مَنْ
وَهَبَ لاِدَمَ شَيْثاً وَ لاِءبْراهيمَ اِسْماعيلَ وَ اِسْحاقَ وَ يا
مَنْ رَدَّ يُوسُفَ عَلى يَعْقوُبَ وَيا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ
الْبَلاَّءِ ضُرَّ اَيُّوبَ يا راَّدَّ مُوسى عَلى اُمِّهِ وَ زاَّئِدَ
الْخِضْرِ فى عِلْمِهِ وَيا مَنْ وَهَبَ لِداوُدَ سُلَيْمانَ
وَلِزَكَرِيّا يَحْيى وَلِمَرْيَمَ عيسى يا حافِظَ بِنْتِ شُعَيْبٍ
وَيا كافِلَ وَلَدِ اُمِّ مُوسى اَسئَلُكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لِى ذُنُوبى كُلَّها
وَتُجيرَنى مِنْ عَذابِكَ وَتُوجِبَ لى رِضْوانَكَ وَاَمانَكَ
وَاِحْسانَكَ وَغُفْرانَكَ وَجِنانَكَ وَاَسئَلُكَ اَنْ تَفُكَّ عَنّى
كُلَّ حَلْقَةٍ بَيْنى وَبَيْنَ مَنْ يُؤْذينى وَتَفْتَحَ لى كُلَّ
بابٍ وَتُلَيِّنَ لى كُلَّ صَعْبٍ وَتُسَهِّلَ لى كُلَّ عَسَيرٍ
وَتُخْرِسَ عَنّى كُلَّ ناطِقٍ بِشَرٍّ وَتَكُفَّ عَنّى كُلَّ باغٍ
وَتَكْبِتَ عَنّى كُلَّ عَدُوٍّ لى وَحاسِدٍ وَتَمْنَعَ مِنّى كُلَّ
ظالِمٍ وَتَكْفِيَنى كُلَّ عاَّئِقٍ يَحُولُ بَيْنى وَبَيْنَ حاجَتى
وَيُحاوِلُ اَنْ يُفَرِّقَ بَيْنى وَبَيْنَ طاعَتِكَ وَيُثَبِّطَنى
عَنْ عِبادَتِكَ يا مَنْ اَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدينَ وَقَهَرَ
عُتاةَ الشَّياطينِ وَاَذَلَّ رِقابَ الْمُتَجَبِّرينَ وَرَدَّ كَيْدَ
الْمُتَسَلِّطين عَنِ الْمُسْتَضْعَفينَ اَسئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلى
ما تَشاَّءُ وَتَسْهيلِكَ لِما تَشاَّءُ كَيْفَ تَشاَّءُ اَنْ تَجْعَلَ
قَضاَّءَ حاجَتى فيما تَشاَّءُ
پس سجده كن بر زمين و بر خاك بگذار دو طرف روى خود را و بگو اَللّهُمَّ
لَكَ سَجَدْتُ وَبِكَ امَنْتُ فَارْحَمْ ذُلّى وَفاقَتى وَاجْتِهادى
وَتَضَرُّعى وَمَسْكَنَتى وَفَقْرى اِلَيْكَ يا رَبِّ و كوشش كن كه اشك
بريزد چشمهاى تو اگر چه به قدر بال مگسى ، به درستى كه اين علامت
استجابت است )(129)
پس سجده كن بر زمين و برخاك بگذار دو طرف روى خود را و بگو:الّلهمّ لك
سجدت و بك آمنت ، فارحم ذلّى و فاقتى و اجتهادى ، و تضرّعى و مسكنتى و
فقرى اليك يا ربّ، و كوشش كن كه اشك بريزد چشمهاى تو، اگر چه به قدر
بال مگسى ، به درستى كه اين علامت استجابت است )(130)
نماز شب مبعث
به سندهاى معتبر از حضرت امام محمّد تقى (عليه السلام ) منقول
است : در ماه رجب شبى هست كه براى مردم بهتر است از آنچه آفتاب بر او
مى تابد، و آن شب بيست و هفتم اين ماه است ، و در صبح آن شب حضرت رسول
(صلى الله عليه وآله ) به رسالت مبعوث شد، و كسى كه اين شب را عبادت
كند، خدا مثل اجر شصت سال عبادت به او عطا مى فرمايد. پرسيدند عمل آن
شب چيست ؟ فرمود: چون نماز خفتن كردى به خواب رو، و هر وقت از شب كه
بيدار شوى - پيش از نصف شب باشد و خواه بعد از آن - برخيز و دوازده
ركعت نماز بكن و بعد از هر دو ركعت سلام بگو، و در هر ركعت بعد از حمد
يك سوره از سوره هاى كوچك بعد يس را بخوان ، و چون از همه فارق شوى
چنانكه نشسته اى سوره حمد، قل اعوذ بربّ الفلق ، قل اعوذ بربّ النّاس ،
قل هو اللّه احد، قل يا ايّها الكافرون ، انّا انزلناه و آية الكرسى هر
يك را هفت مرتبه بخوان پس اين دعا را بخوان :
اَلْحَمْدُ للّهِِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ
شَريكٌ فى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ
وَكَبِّرْهُ تَكْبيراً اَللّهُمَّ اِنّى اَسئَلُكَ بِمَعاقِدِ عِزِّكَ
عَلَى اَرْكانِ عَرْشِكَ وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ
وَبِاسْمِكَ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ وَذِكْرِكَ
الاَْعْلىَ الاَْعْلىَ الاَْعْلى وَبِكَلِماتِكَ التّامّاتِ اَنْ
تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما اَنْتَ
اَهْلُهُ
هر حاجت كه خواهى بطلب ، كه هر چه بطلبى برآورده است مگر آن كه حرامى
بطلبى ، يا قطع رحمى يا هلاك جمعى از مؤ منان را طلب كنى ، و روزش را
روزه بدار كه از براى تو روزه يك سال حساب مى شود.(131)
نماز ديگر در شب مبعث
و به سند معتبر ديگر از حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام ) منقول
است : در شب بيست و هفتم رجب - هر وقت شب كه باشد - دوازده ركعت نماز
بجا آور، و در هر ركعت بعد از حمد چهار مرتبه سوره قل اعوذ بربّ الفلق
و قل اعوذ بربّ النّاس و قل هو اللّه احد بخوان ، و چون از دوازده ركعت
نماز فارق شوى ، در همان مكان چهار مرتبه بگو:
لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَالْحَمْدُللّهِِ وَسُبْحانَ
اللّهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
. پس هر حاجت كه خواهى بطلب
(132)
نماز روز مبعث
به سند معتبر از ((ريّان بن صلت
)) منقول است : چون حضرت امام محمّد تقى (عليه
السلام ) به بغداد تشريف آوردند، در روز نصف رجب و روز بيست و هفتم
(روز مبعث ) روزه داشتند و جميع ملازمان و اصحاب خود را امر فرمودند كه
اين دو روز را روزه بدارند،
و در هر يك دوازده ركعت نماز بكنند. يعنى هر دو ركعت به يك سلام - و هر
ركعت به حمد و هر سوره كه خواهند بكنند، و چون از همه (نمازها) فارق
شوند سوره حمد، قل هو اللّه احد، قل اعوذ بربّ الفلق و قل اعوذ بربّ
النّاس هر يك را چهار مرتبه بخوانند، پس چهار مرتبه بگويند:
لا اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ
وَالْحَمْدُللّهِِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ
الْعَظيمِ .
پس چهار مرتبه بگويد: اللّه ربّى اللّهُ رَبِّى لا اُشْرِكُ بِهِ
شَيْئا پس چهار مرتبه بگويد: لا اُشْرِكُ بِرَبِّى اَحَدا .(133)
نماز ديگر در روز مبعث به
روايت از حضرت صاحب الامر (عليه لسلام )
و به سند معتبر ديگر از حضرت صاحب الامر (عليه السلام ) منقول
است كه در اين روز دوازده ركعت نماز بجا مى آورى ، و در هر ركعت بعد از
حمد هر سوره كه ميسّر شود مى خوانى ، و بعد از هر دو ركعت سلام مى گويى
و اين دعا را مى خوانى :
اَلْحَمْدُ للّهِِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ
شَريكٌ فى الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ
وَكَبِّرْهُ تَكْبيراً يا عُدَّتى فى مُدَّتى يا صاحِبى فى شِدَّتى يا
وَليّى فى نِعْمَتى يا غِياثى فى رَغْبَتى يا نَجاحى فى حاجَتى يا
حافِظى فى غَيْبَتى يا كافِىَّ فى وَحْدَتى يا
اُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَكَ الْحَمْدُ
واَنْتَ الْمُقيلُ عَثْرَتى فَلَكَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ
صَرْعَتى فَلَكَ الْحَمْدُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَآمِنْ رَوْعَتى وَاَقِلْنى عَثْرَتى وَاصْفَحْ
عَنْ جُرْمى وَتَجاوَزْ عَنْ سَيِّئاتى فى اَصْحابِ الصِّدْقِ الَّذى
كانُوا يُوَعَدُونَ .
و چون از نماز و دعا فارق شوى سوره حمد، قل هو اللّه احد، قل اعوذ بربّ
الفلق ، قل اعوذ بربّ النّاس ، قل يا ايّها الكافرون ، انّا انزلناه و
آية الكرسى هر يك را هفت مرتبه مى خوانى ؛ پس هفت مرتبه مى گويى :لا
اِلهَ اِلا اللّهُ واللّهُ اَكْبَرُ وَسُبْحانَ اللّهِ
وَالْحَمْدُللّهِِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ ؛پس هفت
مرتبه مى گويى : ((اللّهُ اللّهُ رَبَّى لا
اُشْرِكُ بِهِ شَيْئا ))؛ پس آنچه خواهى از خدا
بطلب .(134)
علّامه مجلسى گويد: و جميع نوافل كه مذكور شد و مى شود، هر دو ركعت به
يك سلام است و بعضى كه طولى دارد و ميان نماز شام و خفتن واقع شده است
بايد بعد از داخل شدن وقت خفتن واقع شود، كردنش خالى از اشكال نيست ،
لهذا نماز مشهور ((شب رقائب ))
را در اين رساله ايراد ننمودم ، با آنكه (علاوه آنكه ) از طرق عامه نقل
شده است و معتبر نيست .
نماز روز آخر ماه رجب
و در روز آخر ماه (رجب ) نماز سلمان سنّت است - به نحوى كه در
اوّل مذكور شد - و اگر احتمال نقصان ماه باشد در روز بيست و نهم نيز
احتياطا بكند.(135)