همچنين، احتمال آسيب رسيدن به بدن در آن كم است; زيرا قابل كنترل است.
هدف از اين تمرينها اين است كه عضلاتى قوى و مفاصلى انعطافپذير داشته باشيم.
كششهاى آهسته و طولانى بدون اين كه فشار بيش از حد به مفاصل وارد سازد، فيبرهاى
عضلات را به حالت كشش در آورده و آنها را گرم مىكند.
اگر كشش تحت فشار صورت گيرد، نتيجه معكوس مىدهد; زيرا عضلات منقبض و جمع مىشوند.
هر چه طول عضله بيشتر باشد، بهتر مىتواند فعاليت كند، ولى اگر ابتدا آن را گرم
نكنيد، احتمال آسيبديدگى وجود دارد.
به منظور جلوگيرى از صدمه به عضلات بدن، سعى كنيد آهسته و با آرامش كامل، بدن را به
حالت كشش درآوريد و در طول اين مدت تنفس كنيد و توجه خود را بر روى كشش عضله مورد
نظر متمركز كنيد.
بر عضله، فشار بيش از حد وارد نسازيد.
در اغلب موارد تصور مىشود كه چون كشش به صورت آهسته صورت مىگيرد، كارى آسان و بىاثر
است; در صورتى كه چنين نيست و هر چه تمرينها را آهستهتر انجام دهيد، كنترل شما
بيشتر مىشود و در نتيجه، اثر آن عميقتر و وسيعتر خواهد بود.
وقتى گروه عضلات را تحت كشش قرار مىدهيد، عضلات يبرخلاف آن منقبض مىشوند; مث وقتى
عضلات پشت ران را به حالت كشش در آوريد، عضلات جلو ران تقويت مىشود.
قدرت
تمرينهاى ورزشهاى مربوط به قدرت، مانند حركات ارائه شده براى تقويت عضلات شكم،
كمر و كمربند شانهاى كه در آن تقويت گروهى از عضلات مدنظر است، بايد با كشش و
استراحت همراه باشد.
همانطور كه عضلات قويتر مىشوند، بافتهاى پيوندى، تاندونها، مفاصل، ليگمانها و
غضروفها نيز بايد قويتر و محكمتر شوند.
زمانى كه هدف از انجام برنامه ورزشى تقويت همه عضلات باشد، استفاده از وسايل و
دستگاه بدنسازى ضرورى به نظر مىرسد.
زمان و دفعات تمرين
انجام تمرينها و نرمشها، دستكم به مدت سه روز در هفته، پيشنهاد مىشود.
البته، شش روز در هفته و يك روز استراحت، حد مطلوب است.
بهترين زمان، صبح قبل از انجام فعاليت روزانه است; زيرا باعث شادابى و نشاط در
كارهاى روزمره مىشود، اما برخى افراد مايلند در فرصت بعد از ظهر و عصر به انجام
فعاليت ورزشى بپردازند; زيرا آمادگى بيشترى دارند.
در هر صورت، فعاليت ورزشى طبق برنامه منظم، مطلوب و مورد نظر است.
حركات كششى و گرمكننده
با قامت كشيده، بايستيد.
پاها را به اندازه فاصله لگن خاصره باز كنيد.
پنجهها را كمى به طرف بيرون و شكم را به داخل بكشيد.
شانهها را به طرف عقب و پايين فشار دهيد و ستون فقرات را بكشيد.
دستها را بالاى سر بياوريد و نفس عميق بكشيد.
هنگامى كه پايين مىآوريد، عمل بازدم را انجام دهيد.
(دم و بازدم را 8 بار تكرار نماييد.) هنگامى كه دستها بالا قرار دارد، كف دستها به
سمت خارج و زمانى كه پايين مىآوريد، رو به روى يكديگر باشند.
سر را روى شانه راست و سپس روى شانه چپ بچرخانيد و تا آستانه درد نگه داريد.
(3 تا 5 ثانيه)سر را پهلوى سمت راست و سپس به سمت چپ خم كنيد و تا آستانه درد به
مدت 8 تا 10 ثانيه نگه داريد.
همين عمل را به مدت زمان ذكر شده به سمت پايين و عقب انجام دهيد و هنگامى كه به سمت
پايين خم كردهايد، فشار نياوريد.
حركات كشش گردن را پس از انجام حركت بعدى، مجدداً تكرار كنيد و اين بار دامنه حركت
را بيشتر كنيد.
شانهها را به طرف بالا بكشيد و با دو شماره پايين بياوريد.
(حركت را چندين بار تكرار كنيد.)شانه راست را بالا بكشيد و پس از يكى دو ثانيه مكث،
پايين بياوريد.
همچنين، حركت را با شانه چپ انجام دهيد.
(هر كدام 4 بار)دستها را به يكديگر قلاب كنيد و پشت سر قرار دهيد.
سپس، با سر به سمت عقب فشار داده، با دستها كنترل نماييد و به مدت چهار ثانيه
بشماريد.
همانند حركت فوق، دستها را روى پيشانى قرار دهيد و با سر به سمت جلو فشار دهيد و
مدت چهار ثانيه، بشماريد و كنترل كنيد.
با سر به سمت راست فشار دهيد و با دست، مدت چهار ثانيه، كنترل نماييد.
همين عمل را به طرف چپ انجام دهيد و مدت ذكر شده كنترل نماييد.
كف دستها را روى يكديگر قرار دهيد و به طرف هم فشار دهيد و مدت چهار ثانيه، مقاومت
كنيد.
دستها را به يكديگر قلاب كنيد و جلو سينه قرار دهيد و بكشيد و مدت چهار ثانيه،
مقاومت كنيد.
پنجههاى دست را قلاب كنيد.
كف دستها را به سمت بالا ببريد.
دستها در حالت كشيده باشند.
در اين حالت، روى پنجههاى پا بلند شويد و بدن را در راستاى عمودى به سمت بالا
كشيده، مدت 3 تا 5 ثانيه نگه داريد.
حركت فوق را به پهلوى راست و سپس به پهلوى چپ و همراه با 3 تا 5 ثانيه مكث در
آستانه درد در پهلو انجام دهيد.
كف دست به سمت جلو و دستها كشيده باشند.
از كمر خم شويد و بالاتنه را به سمت جلو بكشيد.
در اين حركت، پاها كمى از يكديگر فاصله دارند.
مكث در اين حركت نيز 3 الى 5 ثانيه است.
كف دستها به سمت بالا و انگشتان شصت به طرف عقب باشند و دستها را به طرف عقب هدايت
كنيد و روى پنجه پا بلند شويد.
در اين حالت، بايد قفسه سينه جلو باشد.
3 تا 5 ثانيه مكث كنيد.
يك دست را به سمت بالا و دست ديگر را به سمت پايين در دو جهت بكشيد و 3 تا 5 ثانيه
مكث كنيد.
سپس، جاى دستها را عوض كنيد.
پاها كمى از يكديگر فاصله دارند، به پهلوى راست يا چپ بچرخانيد و پس از 3 تا 5
ثانيه مكث، حركت را در جهت ديگر انجام دهيد.
دستها را پشت سر قلاب كنيد و آرنجها را به سمت بالا بكشيد و به پهلوى راست يا چپ
گردش كنيد و بين 3 تا 5 ثانيه مكث كنيد و سپس حركت را در جهت ديگر انجام دهيد.
يك دست به كمر و دست ديگر از بالاى سر به پهلو خم شويد و پس از مكث مدت 3 تا 5
ثانيه، حركت را در جهت ديگر انجام دهيد.
با دست چپ مچ دست راست را گرفته، از بالاى سر به طرف چپ بكشيد و پس از 3 تا 5 ثانيه
مكث، حركت را با دست ديگر انجام دهيد.
دستها را روى شانهها قرار دهيد.
فشار آرنج به سمت پايين و مطابق شكل به سمت جلو، بالا و پهلو در چند جهت بكشيد و
سپس چرخش دهيد.
دستها را پشت كمر قرار دهيد و پاهايتان كمى از يكديگر فاصه داشته باشد.
به عقب خم شويد و مدت 3 تا 5 ثانيه نگه داريد.
پاها را به صورت ضربدر قرار دهيد.
دستها را پشت پا قرار داده، با اندكى فشار سر را به زانو نزديك كنيد و پس از 3 تا 5
ثانيه مكث، موقعيت پا را عوض كنيد.
پاها را كمى بيشتر از عرض شانه باز كنيد و به آرامى روى يك پا خم شويد و پس از 3 تا
5 ثانيه مكث، حركت را روى پاى ديگر انجام دهيد.
مقابل ديوار بايستيد.
پنجههاى پا در يك امتداد قرار داشته باشد.
پاى جلو را خم كنيد و پاى عقب كشيده و پاشنه پاى عقب از زمين جدا نشود.
كف دستها را همين طور روى ديوار قرار دهيد كه پنجههاى دست به طرف بالا باشد.
با اندكى فشار و مكث به اندازه 3 تا 5 ثانيه، جاى پاها را با يكديگر عوض كنيد.
با دو دست، زانوى راست را بگيريد و به آرامى به سينه نزديك كنيد و پس از مكث به
اندازه 3 الى 5 ثانيه، حركت را با پاى ديگر انجام دهيد.
با هر دو دست، مچ پاى چپ را گرفته، به آرامى از سمت جلوى بدن به طرف بالا بكشيد و
پس از رسيدن به آستانه درد و مكث لازم، بين 3 الى 5 ثانيه حركت را با پاى راست
انجام دهيد.
با يك دست مچ پا را گرفته، از پشت به آرامى به سمت بالا بكشيد و دست ديگر را براى
حفظ تعادل در جلو بدن قرار دهيد و پس از مكث لازم، به اندازه 3 الى 5 ثانيه حركت را
با پاى ديگر انجام دهيد.
دستها روى زانو، پنجههاى پا در دو جهت مخالف يكديگر، سينه به طرف جلو و به آرامى
مركز ثقل بدن را به زمين نزديك كنيد و سپس دستها را رها كرده، بين پاها قرار دهيد و
پس از 3 ثانيه مكث برخيزيد.
يك پا كشيده و پنجه همان پا به سمت بالا و روى پاى ديگر بنشينيد و براى حفظ تعادل
از قرار دادن دستها روى زمين استفاده كنيد و پس از مكث لازم به مدت 3 الى 5 ثانيه،
به كمك دستها از زمين برخيزيد و روى پاى ديگر بنشينيد.
دستها را همانند شكل، بالاى سر قرار دهيد، سينه و صورت به سمت رو به رو تا نيمه راه
به تعداد 8 بار بنشينيد و برخيزيد.
اين حركت را در سه مرحله انجام دهيد و پس از پايان هر مرحله، به خاطر پيشگيرى از
گرفتگى عضلات، پاها را تكان دهيد.
تعداد انجام حركت، بستگى به آمادگى جسمانى شما دارد كه مىتوانيد به دلخواه تنظيم
كنيد و طى مدت تمرين به مرور افزايش دهيد.
روى زمين بنشينيد و دستهايتان را به عنوان تكيه گاه، كمى عقبتر از بدن قرار داده،
عضلات پاها را مدت 5 ثانيه تكان دهيد و سپس سر زانوها را به تناوب به سمت داخل و به
زمين نزديك كنيد.
روى دستها و كف پاها تكيه كنيد و مطابق شكل، بدن را در وضعيت تقريباً افقى نگه
داشته، مدت 5 بار به سمت سر و پا حركت دهيد.
روى دستها و يك پا، تكيه كنيد و بدن را حتى الامكان در وضعيت افقى نگه داريد و پاى
ديگر را كشيده، در امتداد بدن مدت 4 ثانيه نگه داريد و سپس بنشينيد و براى بار دوم
حركت را با پاى ديگر انجام دهيد.
روى زمين قرار بگيريد.
پنجههاى پاها را بكشيد و در امتداد پا به مدت 4 ثانيه نگه داريد.
پنجههاى پا را به سمت بالا و به طرف بدن در خلاف جهت حركت قبلى بكشيد و 4 ثانيه مكث
كنيد.
پنجههاى پا را به سمت خارج هدايت كنيد و مدت 4 ثانيه مكث كنيد.
سپس، پنجههاى پا را به سمت يكديگر و طرف داخل فشار دهيد و چهار ثانيه مكث كنيد.
پنجههاى پا را كشيده، در امتداد آن قرار دهيد.
عضلات پا را منقبض كنيد و پنج شماره بشماريد.
سپس، انقباض را رها سازيد و عضلات پا را تكان دهيد و اين كار را در سه مرحله انجام
دهيد.
مچ پا را گرفته، به آرامى روى پاها خم شويد و 5 ثانيه مكث كنيد.
كف پاها را به يكديگر نزديك كنيد.
زانوها از يكديگر فاصله داشته باشند.
به آرامى روى پاها خم شويد.
5 ثانيه مكث كنيد و زياد فشار نياوريد.
يك پا را كشيده، كف پاى ديگر را بغل ران پاى كشيده نگه داريد و به آرامى روى پاى
كشيده خم شويد و پس از مكث به مدت 5 ثانيه جاى پاها را با يكديگر عوض كنيد و حركت
را تكرار نماييد.
كف پاها را به يكديگر بچسبانيد و به كمك دستها پاشنههاى پا را به بدن و زانوها را
به سمت زمين نزديك كنيد.
سينه و صورت به سمت جلو و بالا تنه كشيده باشد.
در اين وضعيت، مدت 8 ثانيه بمانيد.
در حالى كه همانند شكل قبل، روى زمين نشستهايد، گردن را به طرف عقب خم كنيد، دهان
را باز كنيد و به آرامى ببنديد; به طورى كه پايين روى لب بالا قرار گيرد.
از آرنج تا كف دستها را روى زمين قرار داده، حركت پاى دوچرخه را به مدت 8 ثانيه
انجام دهيد.
همين حركت را به دست راست و چپ نيز تكرار كنيد.
سپس، 8 بار پاى قيچى (ضربدر) و 8 بار پاى شناى كرال سينه بزنيد.
انجام دادن نرمشهاى مربوط به عضلات شكم و تكرارش بستگى به آمادگى جسمانى و عضلات
شكم شما دارد كه مىتوانيد برخى از نرمشهاى مربوط را انتخاب و تمرين كنيد و پس از طى
چند جلسه، نوع حركات و تعداد آنها را افزايش دهيد.
دستها روى شكم، زانوها جمع، كف پاها روى زمين و آرنج نيز روى زمين قرار دارد.
مقدار كمى روى آرنج فشار آوريد تا نيمه راه از زمين جدا شده، به آرامى مجدداً
بخوابيد.
تعداد تكرار 8 بار يا متناسب با آمادگى جسمانى شما در سه مرحله، بين هر 8 بار تكرار
پاها را كشيده، در حال استراحت توسط سرانگشتانِ دست، روى عضلات شكم به آرامى بزنيد
و ماساژ دهيد.
دستها را پشت گردن قلاب كنيد.
پاها را از زمين جدا كنيد و به صورت متناوب عقب و جلو ببريد.
سعى كنيد در هر رفت و برگشت، آرنج راست به زانوى چپ و آرنج چپ به زانوى سمت راست
برسد.
اين حركت را متناسب با آمادگى جسمانى خود و عضلات شكم در سه مرحله و به طور متوسط 8
بار انجام دهيد.
پس از انجام دادن چند حركت نرمشى مربوط به عضلات شكم، به پشت بخوابيد.
دستها را بالاى سر به گونهاى قرار دهيد كه پشت انگشتان دست روى زمين قرار گيرد.
پنجههاى پا را در امتداد پاها بكشيد و انتهاى كمر را مدت 3 ثانيه از زمين جدا كنيد.
سپس، نفس عميق بكشيد و در حالت كشش، مدت 5 ثانيه قرار گيريد.
به پشت بخوابيد.
كف دستها را روى زمين و كنار بدن قرار دهيد.
سر را از زمين جدا كنيد و 5 بار به آرامى چانه را به سينه نزديك كنيد و پس از اندكى
استراحت (6 ـ 5 ثانيه) مجدداً سر را از زمين جدا كنيد.
اين بار، پشت دست به طرف زمين و كف دستها به سمت بالا باشد و حركت سر را به كمك
چرخش دستها از بدن تا بالاى سر، مدت 5 بار ديگر تكرار نماييد.
كف دستها را روى زمين و كنار بدن قرار دهيد.
اين بار، چرخش سر را به پهلوى راست و چپ انجام دهيد به طورى كه هر بار كه سر به سمت
راست چرخش مىكند، گوش راست به طرف زمين باشد و هر بار كه سر به سمت چپ چرخش مىكند،
گوش چپ به سمت زمين قرار گيرد.
اين حركت را 5 بار و به آرامى انجام دهيد و پس از اين كه كمر را روى زمين قرار
داديد، با سرانگشتان دست، عضلات گردن را ماساژ دهيد.
تعداد تكرار در حركات اين نرمش را پس از چند هفته تمرين افزايش دهيد.
همانند شكل، به پهلوى راست بخوابيد و پاى چپ را 8 بار به سمت بالا و پايين حركت
دهيد.
همين عمل را از طرف چپ و با پاى راست انجام دهيد.
تعداد تكرار را پس از آماده شدن بدن، در تمرينها افزايش دهيد.
مطابق شكل، به پشت بخوابيد.
مچ پاى نفر كمككننده را بگيريد.
پنجههاى پا را بكشيد و هر دو پا را به سمت نفر كمككننده حركت دهيد.
كمككننده پاهاى شما را به طرف پايين فشار مىدهد و شما بايد سعى كنيد قبل از اين كه
پا به زمين برخورد كند، مجدداً به سمت بالا حركت دهيد و اين بار، كمككننده به سمت
پايين و متمايل به راست، و مرحله بعد، به سمت پايين و متمايل به چپ فشار مىدهد.
اين حركت را متناسب با آمادگى جسمانى خود تكرار نماييد.
پس از انجام تمرينهاى مستمر و تقويت عضلات شكم و پا، تعداد حركت را افزايش دهيد.
روى زمين بنشينيد.
دستها را به طرف جلو حركت دهيد و سينه را به زمين نزديك كنيد.
نگاه به طرف رو به رو باشد و در اين حالت، عضلات شكم را در وضعيت كشيدگى، مدت 5
ثانيه نگه داريد.
روى سينه بخوابيد.
دستها و پاها كشيده باشند.
دست راست را با پاى چپ، همزمان، از زمين جدا كنيد.
مراقب باشيد كه حركت پا از مفصل لگن انجام شود.
پس از چند بار تكرار، همين عمل را با دست چپ و پاى راست تكرار نماييد.
هدف، تقويت عضلات كمر، باسن و كمربند شانه است.
همانند حركت قبل، روى زمين دراز بكشيد.
سپس، همزمان، دستها را از جلو يا پهلو پاها را از عقب بلند كنيد و اين حركت را با
توجه به آمادگى جسمانى خود تكرار نماييد و پس از تمرينهاى مستمر، تعداد حركات را
افزايش دهيد.
مطابق شكل روى زمين بنشينيد.
دستها كشيده و سرانگشتان دست به طرف زانو، و عضلات گردن آزاد و سر به طرف پايين
باشد.
روى دستها، به طرف پايين و جلو فشار بياوريد.
قوس كمر را به طرف بالا هدايت و در حالت كشش، 5 ثانيه مكث كنيد.
دستها را كنار بدن قرار دهيد.
روى پنجههاى پا تكيه كنيد و حركت شنا روى زمين را جهت تقويت عضلات دست و كمربند
شانه به تعدادى متناسب با آمادگى جسمانى خود تكرار نماييد.
در انجام اين حركت، بايد بدن كشيده باشد.
دستها را كشيده، در دو طرف بدن قرار دهيد.
كف دستها به طرف بالا و انگشتان شصت به سمت عقب باشد.
دستها را به طرف عقب بكشيد و سپس 5 ثانيه مكث نماييد.
دستها را قلاب كنيد.
كف دستها به سمت بالا و كشيده باشد.
روى پنجههاى پا بلند شويد و تا مىتوانيد بدن را به سمت بالا بكشيد و پس از 5 ثانيه
مكث، به آرامى دستها را باز كنيد و به حالت اول بازگرديد.
4 ـ بهداشت و سلامتى روان:
اوّل ـ مقدّمه و تعريفدوم ـ نشانههاى هشداردهنده بيماريهاى روانىسوم ـ
بيماريهاى روانى
اوّل ـ مقدّمه و تعريف
سلامتى روان، تنها نداشتن بيمارى روانى نيست.
و يك فرد با سلامت روان، بايد سه ويژگى داشته باشد:
1 ـ نسبت به خود، احساس آرامش كند; يعنى به طور نسبتاً معقولى، احساس امنيت و كفايت
كند و بتواند تواناييهاى خود را بشناسد و ارزيابى كند.
2 ـ حقوق ديگران را رعايت كند، به ديگران علاقهمند باشد، آنان را دوست بدارد و
مسئوليت خود را نسبت به ديگران رعايت كند.
3 ـ نيازهاى زندگى خود را برآورده كند و مسئوليتها و تكليفهاى روزمره را بتواند
انجام دهد.
دوم ـ نشانههاى هشداردهنده بيماريهاى روانى
1 ـ آيا همواره احساس دلواپسى مىكنيد؟2 ـ آيا به دلايل نشناخته، قادر به تمركز
نيستيد؟3 ـ آيا دائماً به عللى، كه وجود ندارد، ناراحت هستيد و احساس شادى
نمىكنيد؟4 ـ آيا تعادل خود را بيشتر اوقات به آسانى از دست مىدهيد؟5 ـ آيا همواره
از بيخوابى رنج مىبريد؟6 ـ آيا خلق و خوى شما، ميان افسردگى و سرخوشى در نوسان است
به طورى كه واقعاً در زحمت هستيد؟7 ـ آيا دائماً به مردم، احساس بىعلاقگى مىكنيد؟8
ـ آيا اگر مشكلاتى در زندگى عادى و روزمره شما به وجود آيد، برآشفته مىشويد؟9 ـ آيا
احساس مىكنيد اطرافيان نزديك شما، دائماً با اعصاب شما بازى مىكنند؟10 ـ آيا همواره
خشمگين و سپس پشيمان مىشويد؟11 ـ آيا بىجهت، دچار ترس مىشويد؟12 ـ آيا همواره، حق
را به خود مىدهيد و ديگران را ناحق مىپنداريد؟13 ـ آيا درد و شكايتهاى بىشمارى
داريد، كه هيچ پزشكى برايش علّت جسمى پيدا نمىكند؟افرادى كه در پاسخ به اين پرسشها،
«آرى» مىگويند، حتماً نياز به كمك دارند.
سوم ـ بيماريهاى روانى
بيماريهاى روانى را در هفت قسمت شرح مىدهيم:
1 ـ بيماريهاى اصلى يا پسيكوزها (= روان پريشى);2 ـ نورُوزها;3 ـ اختلالات شخصى;4 ـ
بيماريهاى روانى دوران كودكى;5 ـ بيماريهاى روانى دوران پيرى;6 ـ عقبماندگى ذهنى;7
ـ بيماريهاى روان تنى.
بيماريهاى اصلى يا پسيكوزها (= روان پريشى)
اين واژه، به گروهى از بيماران اطلاق مىشود كه به اختلالات شديد در تفكر،
احساس، و سرانجام در رفتار مبتلايند.
در اين بيمارى، رفتار بيمار، به وسيله افكار درونى و احساساتى به دور از واقعيات،
كنترل مىشود.
براى مثال، او صدايى مىشنود، اما صدايى در كار نيست يا احساس مىكند كه نيرويى
مىخواهد بدو آسيب رساند، اما چنين چيزى نيست و يا بىدليل، افسرده يا خوشحال، تحريك
پذير، خشمگين، خشن و بالاخره آرام و گوشهگير مىشود.
با حاكم شدن اين اوضاع و احوال انسان، مسئوليتهاى روزانهاش دچار اختلال مىشود.
مطالعات نشان داده كه از هر هزار نفر، ميان 5 تا 10 نفر به درجهاى از اختلالات
روانى مبتلا هستند.
از انواع بيماريهاى اين دسته، برخى را در زير شرح مىدهيم:
اسيكزوفرنى
اسيكزوفرنى، آن دسته از بيماريهاى روانى است كه با اختلال اساسى در شخصيت،
تفكر، زندگى، رفتار، علاقه و ارتباطات شخص بروز مىكند.
در اين بيمارى، گرايشى به كنارهگيرى از محيط و گسيختگى درونى در تفكر، احساس و
رفتار ديده مىشود كه منجر به ناهماهنگى بين حالت عاطفى و افكار و رفتار بيمار مىشود
و چنين بيمارى سرانجام به تشكيل تداعيهاى ويژه در تفكر گرايش مىيابد و تمايلى به
انعكاسهاى مرضى اين احوال دارد.
توصيف بالينى اسيكزوفرنى، تحت عناوين زير، سهولت بيشترى براى درك فراهم مىكند:
1 ـ كنارهگيرى;2 ـ تجزيه و انفكاك كه عبارت است از اختلال جريان فكر، انفكاك عاطفى
و انفكاك رفتارى و حركتى;3 ـ حالات پارانوئيدى و هزيان;4 ـ ناهنجاريهاى ادراكى.
1 ـ كنارهگيرى
كنارهگيرى و انزواطلبى در اسيكزوفرنى شامل از بين رفتن كلّى علاقه به محيط و
كاهش عكسالعمل، به ويژه عكسالعملهاى عاطفى در برابر تأثيرات محيطى است.
اين بيماران، فاقد علاقه و محبت به اطرافيان نزديك خود و ديگرانند و واكنش آنان در
برابر وقايع مهم، طورى است كه گويى وقايع، برايشان اهميتى ندارد.
پاسخ و عكسالعمل چنين بيمارانى نسبت به پرسشها، بىمحتوا و خلاصه است.
بىميلى آنان به فعاليتهاى خارجى و نارسايى عمومى اراده، توأم با فقدان كششها و
ابتكارها، از ديگر تظاهرات در كنارهگيرى اسيكزوفرنى است.
از تظاهرات مهم ديگر، حالت بهت است و در نتيجه، نشان دادن عكسالعمل بسيار كُند در
برابر محرّكهاى خارجى است.
انديشيدن و عملكردنِ خود به خودى وجود ندارد، اما بيمار نسبت به آنچه در اطراف
مىگذرد، آگاهى دارد.
آگاهى بيمار دست نخورده است و قوّه ضبط و نگهدارى خاطرات دچار نقض نيست.
2 ـ تجزيه و انفكاك
اختلال جريان فكر، از مشخصات اسيكزوفرنى است.
اختلال جريان فكر، به اين صورت مشخص مىشود كه ارتباط با بيمار، مشكل است و ابهامات
و بىشكلىهايى در جريان فكرى و كلامىاش به چشم مىخورد.
انديشهها و عقايدش به تدريج، ضعيف و گونهاى فقر فكرى در او احساس مىشود و قادر به
دنبال كردن كلام و انديشه نيست.
انفكاك عاطفى اين است كه عواطف بيمار، به تدريج رو به ضعف مىگذارد، عاطفه طبيعىاش
نسبت به اطرافيان نزديك و ديگران، كاهش يافته، واكنشهاى هيجانى مناسب نشان نمىدهد.
بيمار ممكن است از كنار احساسات و تجارب ديگران، بدون احساس و بىملاحظه يا سنگدلانه
و بالاخره بىتفاوت بگذرد.
او به سهولت، رنجيده خاطر مىشود و سعى مىكند از محيط كنارهگيرى كند و به طور
فزايندهاى، دچار بىاحساسى مىشود.
مهمترين جنبه اختلال عاطفى در اسيكزوفرنى، ناهماهنگى عاطفى در خود اوست; به اين
معنا كه در آنچه بيمار مىگويد و مىانديشد و رفتار مىكند، هماهنگى وجود ندارد.
انفكاك رفتارى و حركتى چنين است كه سلوك و رفتار كلى بيمار، اغلب، ناشيانه است و
رفتارش نارسا و ناهماهنگ.
بيمار، دچار ضعف رفتارى است.
اما از نظر حركتى نيز ممكن است گاهى شكلكهايى در صورت، يا تكانها و حركتهايى در
بعضى قسمتهاى بدن نشان دهد.
در بعضى بيماران، فقدان واضح فعاليتهاى حركتى ديده مىشود كه اصطلاحاً آن را
«حالتهاى بىحركتى» مىنامند.
3 ـ اختلالات پارانوئيدى و هزيان
در اين احوال، بيمار توهماتِ احساسى، لمسى و بويايى پيدا مىكند و داراى
هزيانهاى گزند، تعقيب و بزرگمنشى (= پارانويا) مىشود.
در اين وضعيت، بيمار سعى دارد چيزهايى كه در واقع از درون خود او سرچشمه مىگيرد، به
دنياى بيرون از خود نسبت دهد.
براى مثال، در هزيان خود بزرگبينى، شخص احساس مىكند از قدرتى خاص و در يارتباط با
مث يك فرد قدرتمند برخوردار است و يا در هزيان نوع گزند و آسيب، شخص گمان مىكند كه
ديگرى يا خود او، مورد رفتار بدخواهانه واقع شده است.
همه اين اختلالات، منشأ در درون او دارد، اما بيمار به علت وضعيت هزيان، آنها را در
بيرون خود احساس مىكند.
4 ـ ناهنجاريهاى ادراكى
در اين وضعيت، بيمار صدايى مىشنود و نسبت به آن عكسالعمل نشان مىدهد.
علت اسيكزوفرنى:
در اسيكزوفرنى، عوامل متعدد، مثل عوامل ارثى، محيطى، استرسها، بيماريهاى جسمى و
اعتياد ممكن است نقش اساسى داشته باشند.
رابطه اسيكزوفرنى و افسردگى:
توأم بودن اسيكزوفرنى با افسردگى، يا اين كه افسردگى مقدّمه اسيكزوفرنى است، يك امر
ثابت شده است.
گاهى معتقدند كه اسيكزوفرنى، زير پوشش افسردگى مخفى مىشود.
نوروزها
واژه «نوروز» به گروهى از اختلالات هيجانى اطلاق مىشود كه در آنها، علايم
جسمانى و روانى، اختلال اصلى را نشان مىدهند، اما هيچ گونه اختلال و آسيب ساختارى
نداريم.
نوروز، يك مقابله غيرتطابقى، با اضطراب و تعارض درونى است.
اما قطع ارتباط با واقعيات، آن طور كه در بيماريهاى روانى اصلى وجود دارد، در اين
جا وجود ندارد.
رفتار شخص نسبت به بيرون از خود، اختلال جدى ندارد، اما خود را ناتوان احساس مىكند.
نوروزها گاهى حاد و محوكننده و گاهى پايدار هستند.
نوروزها، در نتيجه تضادهاى روانى به وجود مىآيند و مىتوان گفت كه اختلالات نوروتيك،
نتيجه تعارض بين غريزههاى فرد و اعتقادات واقعى و عميقى است كه از راه آموزش و
پرورش و اخلاق و مذهب در او به وجود مىآيد.
نوروزها به صورت اضطراب، واكنشهاى هيسترى، وسواس، افسردگى نوروتيكى و ترس تظاهر
مىكنند.
اختلالات شخصيتى
اختلالات شخصيتى، شامل انحرافات اجتماعى (رفتارهاى ضداجتماعى)، انحرافات اخلاقى
و جنسى و اعتيادهاى مختلف است.
افرادى كه داراى اختلالات شخصيتى هستند، تضادهاى خود را نسبت به اجتماع ظاهر مىكنند
و هيچ گونه تمايلى به سرپوشى حالات درونى خود ندارند.
در اختلالات شخصيتى، سرپيچى از مقررات و قوانين اجتماعى و زير پا نهادن مسائل
اخلاقى، به فراوانى ديده مىشود.
در اين بيمارى، احساس گناه بر اختلالات و اعمال انجام شده، وجود ندارد.
بيماريهاى روانى دوران كودكى
در ايجاد اختلالات روانى در كودكان، مجموعهاى از عوامل روانى، محيطى و بالاخره
زيستى دخالت دارند.
كودكان مطرود، يتيم و آنها كه در خانواده و اجتماع مورد بىمهرى قرار مىگيرند يا
آزار مىبينند و همين طور كودكانى كه در خانوادههاى از هم پاشيده و محروم از محبتهاى
والدين به سرمىبرند، بيشتر در معرض بيماريهاى روانى هستند.
ساير عوامل، عبارتند از:
تربيت نادرست والدين و اجتماع و ناامنيهاى خانواده و اجتماع.
كودكان، پيش از پنج سالگى، اگر دچار بيمارى روانى در اثر مسائل فوق شوند، به صورت
زير مبتلا مىشوند:
ـ عقبماندگى ذهنى;ـ اختلالات در خواب و خوراك;ـ تشنجها;ـ مشكلات عاطفى;ـ مشكلات
رفتارى;ـ فعاليت بيش از اندازه.
كودكان بيشتر از پنج ساله مسائل روانى خود را به صورتهاى زير بروز مىدهند:
ـ شكايات جسمانى غيرعضوى;ـ شب ادرارى;ـ مشكلات گفتارى;ـ امتناع از رفتن به مدرسه;ـ
مشكلات يادگيرى;ـ فرار از مدرسه، بزهكارى و رفتارهاى ضد اجتماعى.
بيماريهاى دوران سالمندى (= پيرى)
اختلالات روانى، در دوران پيرى نيز از اهميت خاصى برخوردار است كه با توجه به
افزايش سن متوسط مردم، در قرن حاضر، روز به روز اهميت بيشترى مىيابد و اختلالات
روانى پيران، بيشتر مورد توجه واقع مىشود.
يكى از بيماريهاى مهم دوران سالمندى، زوال عقل يا بيمارى آلزايمى است.
در بيمارى آلزايمى، زوال عقل به حدى مىرسد كه سلامت و سازگارى شخص را مختل مىكند.
در اين بيمارى، انحطاط پيشرونده حافظه، تفكر، شخصيت، كندى پاسخ يا فقدان عكسالعمل
به واكنشهاى هيجانى و بالاخره، كم شدن قوّه ابتكار و علاقه ديده مىشود.
در بيمارى آلزايمى، اختلال حافظه، براى وقايع نزديك موجود است.
در اين بيمارى، دشوارى واضح در خواندن و جهتيابى، در اثر پيشرفت بيشتر آن، گونهاى
زندگى نباتى يا حيوانى به وجود مىآيد.
عقبماندگى ذهنى
عقبماندگى ذهنى، در نتيجه توقف تكامل مغزى در زمان حاملگى، يا حين زايمان و يا
در طفوليت، براى كودكان پيش مىآيد و علل آن، علل ارثى، ژنتيكى و مشكلات زايمان است.
عقبماندگى ذهنى را بر اساس بهره هوشى و عملكرد اجتماعى و قابليت آموزشى و هدايت و
تربيت آنها به گروههاى زير تقسيم مىكنند:
ـ نوع خفيف، كه بهره هوشى ميان 50 تا 70 است و بيشتر عقبماندگان ذهنى در اين
دستهاند.
اينان، آموزشپذير هستند، و گرچه داراى عواطف و احساسات طبيعىاند، اما در مواقع لازم
نمىتوانند مواظب رفتار خود باشند.
دزدان، روسپيان، قاچاقچيان، بيشتر ممكن است از اين دسته باشند.
ـ نوع متوسط و شديد، كه ضريب هوشى آنان از 50 پايينتر است.
آموزشپذيرى و يانجام كار و مسئوليتپذيرى در آنان كم است و معمو بايد تحت مراقبت
ديگران باشند.
بيماريهاى روان ـ تنى
در اين قسمت، به اين بيماريها از ديدگاه روانشناختى مىپردازيم و در مباحث ديگر
كتاب، اين بيماريها را از جنبه پيشگيرى يا آشنايى مورد بحث قرار دادهايم.
بيماريهاى روان ـ تنى، شامل بيماريهاى قلبى و عروقى، تنفسى، گوارشى، استخوانى،
ماهيچهاى، تناسلى، ادرارى و بالاخره، پوششى مىشوند.
مشكلات قبلى:
يكى از عوامل مهم، اختلالت قلبى، استرسها و فشارهاى روانى است.
در موقع فشارهاى روانى، ميزان زيادى هورمنهاى آدرنال و ديگر هورمونهاى فشار آزاد
مىشوند و ضربان قلب و تنفس را زياد مىكنند و رگهايى كه خون را به ماهيچه مىرسانند،
منبسط مىشوند.
فشارهاى روانى، در دراز مدت، موجب ترشح هورمنى به نام كاته كولاين مىشوند كه نوع از
آن:
اپى نفرين و نوراپى نفرين، آسيب عروق را تسريع مىكنند و سرانجام مشكلات و اختلالات
قلبى به وجود مىآورند.
گرچه عوامل ديگرى، مثل افزايش سن، فشار خون، سيگار، كلسترول، ديابت و عدم تحرك و
بالاخره، ارث، از زمينههاى مساعد بيماريهاى قلبى است، اما استرسها از مهمترين اين
عواملند.
فشار خون:
گفتيم كه عكسالعمل بدن نسبت به استرسها و فشارهاى روانى، به طور عمده بر دستگاه
قلبى و عروقى است و هيجانات طولانى، خشم، اضطراب، از عوامل ثابت شده فشار خونند، و
حتى يكى از راههاى درمان فشار خون، استراحت است.
سرطانها:
فشار روانى و شخصيتى، دو عامل مهم در بروز سرطانهايند.
فشارهاى روانى طولانى، ابراز نكردن احساسات قوى و افسردگى، از عوامل حتمى در بروز
سرطانها هستند.