صحيفه نور جلد ۷

امام خميني رحمه الله عليه

- ۳ -


جمهورى اسلامى همهاش بايد اسلامى و با محتوا باشد
حـالا مـا بـبـينيم وظيفه مان چيست . تا حالا انجام داديد وظائف اسلامى تان را خداوند به همه شـمـا اجر عنايت كند. تا حالا همه با هم دست به هم داديد، جناح روحانى ، جناح دانشگاهى ، جـنـاح بـازارى ، جـناح ادارى ، جناح ارتشى (يك قشرشان البته ) همه دست به هم دادند و ايـن ديـوار بـلنـدى كـه واقـع شـده بود بين ملت و آن چيزى كه بايد به آن برسد !!! و اسـلام !!! آن را شكستيد. خداوند به شما اجر عنايت كند. اما حالا تمام شده ديگر قضيه ؟ ما حـالا ديـگـر آسـوده هـسـتيم و هر كدام بايد برويم سراغ كارهايمان ؟ يا خير آسوده نيستيم بـاز هـم ؟ بـاز هـم بـيـن راه هـستيم . الان ما باز محتواى اسلام را، واقعيت اسلام را در ايران پياده نكرديم . همه ما راءى داديم به جمهورى اسلامى ، صحيح ، با راءى تنها اسلام نمى آيد. به حسب رسميت ، رسميت مملكت ايران الان جمهورى اسلامى است به حسب راءى همه مردم ، اما محتواى اسلام بايد در اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند. فقط ما بگوئيم جمهورى اسـلامـى و هـمـه جـهـاتش غير اسلامى باشد اين اسلام نمى شود كه . آن هم سابق مى گفت اسـلام ، مـعاويه هم داد مى كرد اسلام ، نماز جماعت هم مى رفت مى خواند، امام جماعت هم بود. خلفاء بنى العباس هم بعضى شان از فضلا و علما بودند و بعضى شان يا همه شان هم نماز جماعت مى خواندند و آداب صورى را عمل مى كردند لكن محتواى اسلام را اينها، محتواى قـرآن را ايـنـهـا مى خواستند تهى كنند. اينها با اعمالشان مى خواستند كه يك اسلام منهاى مـحـتـوا (مـثـل حـالا اسـلام منهاى روحانيت ، اسلام منهاى محتواست . محتواى اسلام را اينها دارند درسـت مـى كـنـنـد) بـاشـد. ايـنـهـا مـى خـواسـتـنـد كـه يـك اسـلامـى ، (اسـلام را قبول داريم ، بله اسلام )، اما الفاظ فقط، ديگر از حد لفظ نرود به محتوا.
مـحـمـد رضـا خـان هـم اسـلام را مـى گـفت قبول داريم ، هيچ هم مضايقه نداشت از اينكه شما برويد در مساجد نمازتان را بخوانيد ولو اينكه اين مضايقه اين هم داشت از ترس يك جيز ديـگـر. انـگـليـس هـا كه آمده بودند عراق را گرفته بودند شنيدم كه آن سردارشان ديده بـود كـه يـك كـسـى دارد بـالاى مـاذنه يك چيزى مى گويد، اذان مى گفتند. گفته بود اين چيست ؟ گفته بودند اذان مى گويد. گفته بود كه به
كه به امپراطورى انگلستان هم ضرر دارد اين ؟ گفته بودند نه . گفت بگويد، هر چه مى خـواهـد بـگـويـد نـمـاز و روزه مـا بـه امـپـراطورى انگلستان ضررى نداشت ، هيچ هم كارى نداشتند به تو، هر چه مى خواهيد نماز بخوانيد، هر چه مى خواهيد روزه بگيريد، آنى كه به امپراطورى همه ضرر داشت آن اسلام و محتواى واقعى اسلام بود كه مع الاسف بسياريش منسى واقع شده است . سياسات اسلام همچومنسى شده است كه اصلا سياست يك ننگى بود در ايـنـجـا، مـى گـفـتـنـد فـلان آخـوند سياسى است و ساسهالعباد كه در زيارت جامعه مى خـوانـيـم ، اگـر به يك مقدس مآبى هم گفتند، تعبيرش لابد مى كرد اگر جرات نمى كرد بگويد كه آن هم سياسى است ، اين يك چيز بود كه يك كسى در حكومت دخالت بكند كه اين حـكـومـت بايد صحيح باشد جريان صحيح بايد باشد. اين از تبليغات همان شياطين بود كـه مـى خـواسـتـنـد قـشـر اسـلام را صـورتـش را نـگـه دارنـد و مـاهـا مـشـغـول بـه هـمـيـن صورت ها باشيم و محتوا نباشد در كارهايشان را انجام بدهند. محتواى اسلام كه مهمش اسلام قيام لله ، نهضت لله ، جلوگيرى از ظلم ظالمين ، از ستم ستمكاران ، اجـراى عـدالت اسـلامى اينها منسى باشد، برويم هر چه دلمان مى خواهد مساءله بگوئيم ، هـر چـه مـى خواهيم نماز بخوانيم . مساءله گفته نشود كه بايد جلوگيرى از طاغوت كرد. ايـن را نـگـوئيـد مـساءله ، هر چه ديگر مى خواهيد بگوئيد اما اين نبايد گفته بشود. سينه بـزنـيـد لكـن هـيچ صحبت از سياست نكنيد همان سينه بزنيد بى محتوا. بايد سينه زدن هم مـحـتـوا داشته باشد امسال بايد چراغان بكنيد با محتوا، نه صرف چراغان صرف چراغان خوب است اما آن فايدهاى كه براى اسلام بايد داشته باشد خصوصا چراغان براى كسى كـه قـيـام مى كند، چراغان براى قيام لله ، يك پرتوى باشد اين چراغان از قيام لله ، از جـلوگـيـرى از مـفـاسـد، از ريشه كندن اين ريشه هاى مفاسدى كه الان بين مردم منتشر هستند باز، اين ريشه هائى كه مى خواهند نگذارند اين نهضت پيش برود با هر صورت ، چراغان در كـمـال خـوبـى ، در كـمـال عـظـمـت بـا مـحـتـوا، بـايـد امسال فرق كند با همه سال ها، شما امسال بايد جبران كنيد آن جهات سابق را. يك وقت به وقـوف اسـت ، يـك وقـت به حمله . آن جهاد بود كه آن روز كرديد اين هم جهاد است كه امروز مى كنيد اما متوجه باشيد كه (ان تقوموا لله ، انما اعظكم بواحده ان تقومو الله ) اينكه نـهضت ، قيام براى خدا باشد، هر كارى مى كنيد براى خدا باشد نمايش نباشد براى خدا بـاشـد، پـرنـمايش (اما نه براى نمايش ، براى خدا) محتوايش را حفظ كنيد. گويندگانى بـيـايـند در مجالس شما كه مسائل را درست بگويند برايتان . ما الان به آخر نرسيديم ما تا حالا جز يك الفاظى بيشتر نبوده ، البته كارهائى كردهاند اما آنى كه ما مى خواهيم تا حـالا نـشـده اسـت آنـهـا، يـك رايـى داديـم بـه جـمهورى اسلامى و آن رژيم رفت و يك رژيم ديـگـرى است لكن بايد همه چيز اسلامى بشود. آن روزى ما به آخر مقصد رسيديم كه همه چيزمان اسلامى باشد، بازار يك بازار اسلامى باشد. بازارى كه يك متاعى را يك تومان مـى خـرد و سـى تومان به اين فقرا و ضعفا مى دهد اين بازار اسلامى نيست . بازارى كه قاچاق وارد مى كند و به قيمت هاى گزاف مى دهد و اقتصاد اسلام را مى خواهد به هم بزند ايـن اسـلامـى نـيـسـت ، اين بازار اسلامى نيست اينها بايد اسلامى بشود، خودشان اسلاميش كـنند. بازارى كه به فكر ضعفا و فقرا نباشد، بازارى كه پهلويش ضعيف باشد و به فكر نباشد، اين بازار اسلامى نيست . ملتى كه اينجا
قـصـرهـاى روى هـم روى هـم درسـت كنند و آنجا زاغه نشين ها باشند (شما همه زاغه نشين را ديـديـد چـطـورنـد لابـد شـماها ديديد من هم صورتش را ديدم ) يك مملكتى كه زاغه نشين ها آنـطـور بـاشـنـد و مـردم به فكر اينها نباشند اين مملكت ، مملكت اسلامى نيست صورت است مـحـتـوا نـدارد ايـن . حـضـرت امـيـر مـى فـرمـايـد (بـه حـسـب نـقـل ) كه شايد در سر حدات يك كسى گرسنه باشد، به خودش رنج مى دهد كه مبادا يك كسى از او گرسنه تر باشد. آن امير ماست ، او آقاى ماست ، امام ماست . ما، هى بگوئيم امام و اقـتـدا نكنيم به او، در كارها هيچ اقتدا نباشد. امام معنايش اين است ، شيعه معنايش اين است كـه مـشـايـعـت كـنـد هـمـانـطـورى كـه تـابـوت را كـه مـى بـرنـد اگـر هـمـه از ايـن طرف دنـبـال تـابـوت رفتند تشييع كردند، اگر تابوت را از اين طرف مى برند يكى از اين طـرف بـرود اين را تشييع نكردند. شيعه بايد اينطورى باشد مشايعت كن على را. البته قـدرت نـداريـم مـا مـثـل او، هـيچ كس قدرت ندارد، اما به زهد، به تقوا، به رسيدگى به مـظـلوم هـا، بـه رسـيـدگـى بـه فـقـرا مـشـايـعـت كـنـيـم از او نـمـى تـوانـيـم مـثل او زندگى بكنيم ، نمى توانيم كه مشى او را داشته باشيم ، قادر بر اين نيستيم . او يـك موجودى بوده ، معجزهاى ، جمع ما بين تضاد، جمع بين همه ضدها ر ا كرده بود. يك آدم در قـدرت آنـطـور كه به حسب نقل از اين طرف مى زد دو تا مى كرد، در جنگ مى زد مى كشت تـمـام كـسـانـى كـه بـر ضـد اسلام بودند. از آن طرف يك آدم زاهد، يك آدم عابد تا صبح بـنـشـيـنـد نـمـاز بـخـوانـد. آدم زاهـد و عـابـد اهـل جـنـگ نـيـسـت ، آدم جـنـگـجـو هـم بـيـشـترش اهل زهد و تقوا و امثال ذلك نيست ، جمع مى كرده او بين همه . ماها نمى توانيم اما مى توانيم كـه اقـتـدا كـنـيـم بـه او تا حدودى ، مى توانيم رسيدگى كنيم به فقراى مملكتمان ، به ضعفايمان .
حفظ انقلاب درونى و تحول روحى ، بالاترين پيروزى هاست
يـك تـحـولى در ايـران پـيـدا شـد تـحـول روحـى كـه ايـن تـحـول روحـى از ايـن غـلبـهـاى كـه كـرديـد بـر طـاغـوت و او را عـقب زديد و همه دنيا به قـول شـمـا مـتـحـيـر بـود، ايـن تـحـول از آن بـالاتـر بـود. تحول روحى كه در ملت پيدا شد، ملتى كه از يك پاسبان مى ترسيد ريخت در خيابان ها بـچـه و بـزرگـش گـفـت مـا شاه را نمى خواهيم ، از يك پاسبان مى ترسيد ديروز، امروز ايـنـطـور شـد. ايـن تـحـول ، تـحـول روحـى بود كه خدا داد. ملتى كه چك و چك مى كرد در مـعـاملاتش براى زياد شدن و كم شدن ، در يك برهه از زمان همچو انسانى رفتار مى كرد بـا اهـل مـلت خـودش و هـمچو تحول برايش حاصل شده بود كه يكى از آقايان مى گفت كه ديدم يك زنى يك چيزى در آن تظاهرات ، آنوقت كه تظاهر مى كردند يك زنى يك كاسهاى دسـتـش اسـت پول در آن است گفتم لابد مثلا فقير است تا رسيديم به او ديديم مى گويد كـه امـروز تـعطيل است و اينهائى كه دارند مى روند ممكن است بعضى شان بخواهند تلفن كنند پول هم كه حالا نمى توانند پيدا كنند من اينها را گذاشتهام براى تلفن . اين يك امر كـوچـكـى اسـت ولى خـيلى بزرگ است ، يك تحولى است كه عظمتش خيلى زياد است . در يك برهه از زمان آنوقتى كه انقلاب بود و فشار بود وقتى كه آنطور كه من مى شنيدم وقتى كـه اين آقايان كه در خيابان مى آمدند عبور مى كردند از اطراف ، از خانه ها چيز به آنها مى دادند، آب مى آوردند گلاب مى زدند، چه مى دادند، ساندويچ مى دادند. يك حس انسانى
تعاون پيدا شده بود در آن حال انقلاب . اين انقلاب روحى از آن انقلابى كه در خارج واقع شد عظمتش زيادتر است . اگر اين انقلاب را ما حفظ بكنيم و آقايان حفظ بكنند، بدانند كه از همه پيروزى ها بالاتر است ، ايـن انـقـلاب روحـى را حفظش بكنيد، حالا كه رسيديم ما به مثلا يك قسم از پيروزى و آن رفـع مـوانـع اسـت ، حـالا مـدتـى اعـتـصـاب شده است و مثلاكم دخلى شده است ، حالا اينطور نـبـاشـد كـه تـلاقى بخواهيد در آوريد. تلافى آن اعتصاب هائى كه كرديد حالا بخواهيد بـه جـان مـردم بـيفتيد و تلافى كنيد. اگر اينطور باشد، آن روحيه اسلامى الهى از دست رفـتـه است و اگر آن روحيه از دست رفت پيروزى هم از دست ما مى رود. اين را بايد حفظش كـنـيـد، اين تحول روحى را بايد حفظش كنيد. نگويند كه حالا گذشت و ديگر چطور هر كه برود سراغ كار خودش و هر كه سر كسب خودش و آنطورى كه هر روز تقريبا (حالا با كم و زيـادش ) بـه مـا هى مى آيند شكايت مى كنند كه گرانفروشى چقدر شده . گرانفروشى چـه شـده ، قـاچـاق گـرى چـقدر شده ، هروئين فروشى چقدر شده ، ترياك فروشى چقدر شـده ، اگـر بـرگردد آن تحول روحى كه يك برهه از زمان بود و شما را به پيش برد اگـر خـداى نـخـواسـتـه آن برگردد خوف اين است كه جهات ديگر هم برگردد. عنايت خدا برگردد. عنايت خدا به اين ملت ، عنايت خدا به اين ملت اين پيروزى را به ما داد، هيچ كس نـكـرد خدا كرد. هيچ كس نيست آن كه هست خداست عنايت كرد به ما، اين حس تعاون كه در مردم پـيـدا شـد رحـمـت خـدا بـه ايـنـهـا تـوجـه پـيـدا كرد. خداى تبارك و تعالى عنايت دارد به بندگان خودش ، به ضعفا عنايت دارد. اين حس تعاون كه پيدا شد رحمت خدا دنبالش بود، اين رحمت خدا و عنايت خدا شما را به پيروزى رساند كوشش كنيد اين را نگهش داريد. اگر نگه داشتيد پيروزى شما تا آخر است ، تا آخر آخر و اگر خداى نخواسته از دست ما برود نـمـى دانـم چـه مـى شـود. مـن اميدوارم كه امسال با شكوه هر چه تمامتر و با محتواى هر چه تمامتر اين جشن بزرگ انشاءالله تعالى انجام بگيرد و آقايان همه با سلامت و سعادت و آقـا انـشاءالله . به سلامت و همه مان با هم اين نهضت را به پيش ببريم كه همه باهم يك جمهورى اسلامى ، با محتواى اسلامى در همه جهات خداوند تاءييدتان كند انشاءالله .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 11/3/58
بيانات امام خمينى در ديدار با پرسنلنيروى دريائى بندرعباس
آزادى ، امانت بزرگ الهى
بسم الله الرحمن الرحيم
اول بـايـد تـشـكـر كنم از شما آقايان كه از راه دور آمديد براى ملاقات ما و خوشوقتم از ايـنـكـه مـواجـه با هم هستيم و مى توانيم صحبت ها را با هم بكنيم . ما گذشته را پشت سر گذاشتيم و بحمدالله موفقيت آميز بود. به گذشته خيلى نبايد نظر كرد، عمده آينده است . تـكـليـف فـعـلى مـا چيست ؟ و تكليف بعد از اين و آينده ما؟ فرق نيست بر اينكه ما همه مكلف هـسـتـيـم بـه تـكـليـف هـاى الهـى بـراى حـال و بـراى آيـنـده . در حـال حـاضـر مـى دانـيـد كـه آشـفـتـگـى هـايـى در كـار اسـت و تـوطـئه هـائى بـراى اخـلال ، تـكـليـف مـا در ايـن حـال كه اخلالگرها كه مى خواهند نگذارند اين نهضت به ثمر برسد چيست و تكليف آينده ما چيست ؟ ما تا كنون آزادى را به دست آورديم . همه الان آزادانه از مـحـل خـودتـان آمـديـد و بـا هـم مـلاقـات مـى كـنـيـم كـه قـبـل از ايـن چـنـين آزادى براى شما نبود، براى ما هم نبود. ماالان آزاد هستيم . آزادى يك نعمت بـزرگ الهـى است آيا در اين موقع كه آزاد هستيم ، ببينيم كه از اين آزادى آيا سوء استفاده مـى كـنـيـم يـا اسـتـفـاده مـشروع ؟ آزادى يك امانت الهى است كه خداوند نصيب ما كرد، آيا اين امـانـتـى كه خداى تبارك و تعالى به ما داد و ما را آزاد كرد، با اين آزادى چه مى كنيم ؟ آيا آزادى را صرف صلاح ملت و اسلام مى كنيم ؟ يا آزادى را صرف جهاتى كه بر خلاف مسير نهضت و بر خلاف رضاى خداست ؟ خداوند با نعمت آزادى ما را امتحان مى كند الان ما همه در حيطه امتحان گذاشته شديم . قشرهاى ملت همه از روحانيون گرفته است تا دانـشـگـاهـى ، از نـيـروى هـوائى گـرفـتـه اسـت تـانـيـروى زمينى و تا نيروى دريايى ، بازارهاى اسلام ، سرحدات اسلام ، عشاير ايران همه ما الان آزاديم و در تحت امتحان خداوند مـا را بـا ايـن نـعـمـت امـتحان خواهد كرد. اگر ما آزادى را در مسير خودش براى صلاح ملت ، بـراى صـلاح اسـلام ، در خدمت كشور، از اين آزادى استفاده كرديم ، از امتحان درست بيرون آمـدهـايـم و اگـر خداى نخواسته آزادى را صرف كرديم بر خلاف مسير ملت و اسلام ، حالا كه آزاد شديم خودمان را به هرج و مرج بكشيم ، حالا كه آزاد هستيم به زير دستان خودمان ظـلم كـنـيـم ، حـالا كـه آزاد هـسـتـيـم بـر خـلاف نـظـامـات اسـلامـى و بـر خلاف نظامات ملى عمل كنيم . هرج و مرج بپا كنيم چون آزاد هستيم ، تحت هيچ قاعده نباشيم تحت هيچ يك
از قواعد اسلامى و ملى نباشيم ، اگر اينطور باشد، آزادى را سلب كرديم بر خلاف مسير ملت و برخلاف مسير اسلام . توجه داشته باشيد كه از اين امتحان آبرومند بيرون بياييم . اگـر مـن طلبه وقتى آزاد شدم به رفقاى خودم ، به زيردستان خودم ، به دوستان خودم تـعـدى كـردم ، بـرخـلاف مـسـيـر نـهـضـت عـمـل كـردم ، بـرخـلاف مـسـيـر مـلت عـمـل كـردم ، مـن بـه ايـن آزادى كه خداى تبارك و تعالى داده است خيانت كردهام . اگر شما بـرادرهـاى نظامى من هم حالا كه آزادى پيدا كرديد بخواهيد از اين آزادى سوء استفاده كنيد، بـرخـلاف مـسـيـر مـلت ، بـرخـلاف مـسـيـر كـشـور عـمـل بـكـنـيـد، بـرخـلاف نـظـامـات مقرر عـمـل بكنيد، شما هم مثل من از اين امتحان بيرون نيامديد و خداى نخواسته خيانت كرديد. امانت خدا را حفظ كنيد. به امانت خدا خيانت نكنيد.
آزادى را در صلاح ملت و صلاح كشور صرف كنيد
شما آزاديد، آزادى را صرف كنيد در صلاح ملت ، در صلاح كشور. و آزادى براى اين نيست كه هر كسى هر كارى مى خواهد بكند، قاچاق فروشى بكند، گرانفروشى بكند، سرحدات را بـه هـم بـزند، نظام را به هم بزند، جهات مقررات ملى و دولتى و اسلامى را ملاحظه نـكند، معناى آزادى اين نيست ، آزادى در حدود مقررات است ، مقررات را بايد حفظ كرد و كسى حـق نـدارد به شما تعدى بكند، شما آزاديد و كسى حق ندارد شما را محدود كند لكن مقررات را بـايـد همه حفظ بكنيم ، من كه در اينجا هستم و شما كه در سرحدات هستيد، بايد مقررات را حفظ بكنيم بايد نظامات راحفظ بكنيم ، بايد جهاتى را كه مقرر شده براى ما و شما هم حـفـظ بـكـنـيم تا انشاءالله اين كشور را به سامان برسانيم . اگر من كه اينجا هستم بر خـلاف مـقـررات عـمـل كـنـم و آن كـه در تـهـران اسـت بـر خـلاف مـقـررات عـمـل كـنـد و آن كـه در سـرحـدات اسـت بـرخـلاف مـقـررات عـمـل كـنـد، خـداى نـخـواسـتـه اين نعمت را كه خدا به ما داده است و بايد شكر او را بكنيم ، كـفـران او را كـردهـايم و خداى نخواسته از ما گرفته مى شود و باز بر مى گرديم به سـال هـاى سابق و به گرفتارى هاى سابق . شما آقايان و ما اينجا، شما آنجا و همه ملت در هـر جـا كـه هـستند بايد از آزادى استفاده صحيح بكنند، از آزادى استفاده هاى سوء نكنند. هـمـه بـايـد بـا مـقـرراتـى كـه شـرع و عـقـل مـعـيـن مـى كـنـد، بـا نـظـامـاتـى كـه بـايـد عـمـل بـه آن كـرد، هـمـه بـا هـم بـه ايـن نـظـامـات عـمـل بـكـنـيـم ، بـه ايـن مـقـررات عمل بكنيم . من از شما دوستان عزيز، فرزندان محترم كه در سرحدات هستيد و در آنجا زحمت مـى كـشـيـد و در هـواى گـرم بـراى اسـلام و بـراى كـشـور خـودتـان خـدمـت مـى كـنـيـد كمال تشكر را دارم و اميدوارم كه شما خودتان سرحدات راحفظ كنيد و نگذاريد قاچاق وارد بـشود، خصوصا اسلحه قاچاق و مواد مخدرهاى كه براى ملت ما مضر است ، خود شما بايد آنجا فعاليت كنيد و جلوگيرى از اين مطالب بكنيد. خداوند به همه شما سلامت و سعادت و عزت و عافيت عنايت كند شما را جزء فداكاران اسلام قرار بدهد.
والسلام عليكم ور حمه الله و بركاته
تاريخ : 11/3/58
بيانات امام خمينى در جمع گروهى از بانوان اهواز  
نهضت اسلامى عامل مجتمع شدن همه اقشار
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـن نـهـضـت بـحـمـدالله تـا كـنـون بـسـيـار ثـمـر بـخـش بـوده اسـت گـر چـه مـا در اوايـل امـر هـسـتـيـم . ايـن نـهـضـت مـوجـب شـد كـه مـا و شـمـا در يـك مـحـل مـجـتـمـع بـشـويـم و مـسـائلى كـه داريـم طـرح بـكـنـيـم . قـبـل از ايـن يـك هـمـچـو امرى ميسور نبود، ما در كنار بوديم و شما در كنارى ديگر و ساير اقـشـار مـلت هم متفرق . اين نهضت الهى موجب شد كه آن متفرقات مجتمع بشوند و آن مطلبى كـه بـايـد بـشـنـونـد و بـگـويـنـد، بـا هـم در مـيـان بـگـذارنـد تـا انـشـاءالله مسائل حل بشود و ما به آن مقصدى كه داريم نائل بشويم .
مقصدمان اين نبود كه فقط محمد رضا برود، مقصد اسلام است
مسائل زياد است لكن مهم ، الان كه ما دربين راه هستيم و به مقصد نرسيديم ، فقط موانع را رفع كردهايم والا مقصد ما بالاتر از اين معانى است ، مهم اين است كه نهضت محفوظ باشد. اين نهضتى كه اين قدرت را داشت كه يك همچو قدرت شيطانى را در هم شكست و محمدرضا در عين حال كه خودش يك قدرت عظيم بود دنبال او هم همه قدرت ها، همه قدرت هائى كه در عـالم بـودنـد بـا او مـوافـق بـودند و با ما مخالف ، معذلك اين نهضت چون يك نهضت الهى بود، نه يك نهضت ماديگرائى ، نهضت ملى ، يك نهضت الهى ، يك نهضت اسلامى بود از اين جـهـت پـيـروز شـد و تـمـام قـدرت هـا نـتـوانستند اين شيطان را نگه دارند. او رفت و ديگر بـرگـشـت نـدارد، لكـن مـسـاءله ايـن نـبـود كـه او بـرود، مـسـاءله ايـن بـود كـه دنبال رفتن او قطع ايادى همه قدرتمندها بشود و اين هم شده است ، البته ريشه هائى دارد و انـشـاءالله ايـنـهـا هم از بين خواهند رفت ، لكن مساءله اين هم نبود، مساءله اساسى ما اين نـبـود كـه رژيـم سـلطـنـتى برود و قطع ايادى ديگران بشود، اينها همه مقدمه بود براى مساءله اساسى ما، او اسلام است . انبيا كه جنگ مى كردند با مخالفين توحيد، مقصدشان اين نـبـود كـه جـنگ بكنند و طرف را از بين ببرند، مقصد اصلى اين بود كه توحيد را در عالم مـنـتشر كنند، دين حق را در عالم منتشر كنند. آنها مانع بودند اينها مى ديدند كه اين مانع را بـايـد برداشت و به مقصد رسيد. رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مقصدشان اين نـبـود كـه مشركين مكه را از بين ببرند و يا مشركين جزيره العرب را از بين ببرند، مقصد اين بود كه دين اسلام را منتشر كنند و حكومت ، حكومت
قـرآن بـاشـد، حـكومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از اينكه اين حكومت اسلامى تحقق پـيـدا بـكند منتهى به جنگ مى شد و معارضه ، آنها معارضه مى كردند با حكومت اسلامى ، ايـنـهـا مـقـابله مى كردند. جنگ ها، جنگ هاى زيادى كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرموده است ، همه براى اين معنا بوده است كه موانع را از سر اين مقصد الهى ، مقصد اعـلى كه دارند و آن تحكيم حكومت اسلامى ، حكومت الله ، حكومت قرآن ، همه براى اين بود، بـه طـورى كـه اگـر چـنـانـچـه مـعـارض بـا ايـن نـبودند معلوم نبود كه جنگ پيش ‍ بيايد. مـعارضه داشتند و نمى گذاشتند كه اين حكومت تحقق پيدا بكند، جنگ پيش آمد. ملت ايران و مـا مـقـصـدمـان اين نيست و نبود كه فقط محمدرضا برود، رژيم سلطنتى از بين برود، دست اجانب كوتاه بشود، اينها همه مقدمه بود، مقصد اسلام است .
مـا مى خواهيم كه اسلام حكومت كند در اين مملكت ، احكام اسلام در اين مملكت جريان پيدا بكند. اگر ما فرض كنيم كه حكومت رژيم سلطنتى از بين برود و يك رژيم ديگرى بيايد كه آن رژيـم ديـگـر، ايـادى ديـگران هم از او، از مملكت ما قطع بشود، يك رژيمى بيايد اما رژيم اسـلامـى نـبـاشـد، بـرخـلاف اسـلام بـاشـد، ايـن مـقـصـد مـا حـاصـل نـشـده . اگـر مقصد اين بود كه محمدرضا برود و دست اجانب قطع بشود، بله ، اما اگـر مـقـصد اصلى ما اين است كه اسلام تحقق پيدا بكند، اگر مقصد اصلى ملت ايران اين اسـت كـه جـمـهـورى اسـلامـى تـحـقـق پـيـدا بـكـنـد، حـكـومـت عدل الهى تحقق پيدا بكند، رفتن آنها همه مقدمه برى اين مطلب است .
اين اشتباه نشود كه ما مى خواستيم كه او برود، رفت ، تمام شد، خير، تمام نشده است . اين مـانـع از كـار بـود چون مانع بود كه ما به مقصد برسيم با او معارضه كرديم . او نمى گذاشت كه عدل الهى تحقق پيدا بكند، او نمى گذاشت كه مملكت ما يك مملكت اسلامى با يك حـكـومـت عـادل بـاشد و محقق بشود اين رژيم ، از اين جهت معارضه شد با او، او رفت . اگر بـه جـاى ايـنـكـه او رفـت يـك رژيـم ديـگـرى تـحـقـق پـيـدا كـنـد مـثـل يـك رژيـمـى كـه در اروپـا هـسـت مـثلا، مثلا مثل فرانسه ما بخواهيم بشويم كه ما رژيم مـحـمـدرضـا را كـنـار بگذاريم ، يك رژيمى مثل رژيم فرانسه كه كارى به اسلام ندارد، اگـر ايـنـطـور بـاشـد ايـنـهـمه خون ريختن ملت ما براى اين نبوده است كه حالا يك مملكتى بـاشـد، مـمـلكـت اسـلامـى نباشد ولو رژيم سلطنتى هم نباشند. يك رژيم غير اسلامى خير. بـسـيـارند رژيم آزاد منشانه ، رژيمى كه استقلال هم دارد، آزادى هم مى دهد اما يك آزادى مى دهـد كـه بـروفق اسلام نيست . احكام ، احكام اسلام نيست . رژيم ، رژيم اسلام نيست . عدالت اسلامى به آنطورى كه در اسلام است نيست ، ما همچو چيزى را نمى خواستيم و نمى خواهيم .
ما دنبال تحقق اسلام هستيم ، نه اسم اسلام
حـالا كـه مـا مـى گـوئيـم جـمهورى اسلامى ، معنايش اين نيست كه فقط ما راءى به جمهورى اسلامى داديم ديگر به باقى كارهاى ديگر كار نداريم . جمهورى اسلامى معنايش اين است كـه همه مردم راءى بدهند يا اكثريت راءى بدهند به اينكه جمهورى لكن احكام ، احكام اسلام ، جمهورى كه در او قانونش
قانون اسلام باشد. اگر يك جمهورى باشد كه قانونش قانون اسلام نباشد، اين آن نيست كـه مـلت مـا مـى خـواهـنـد و راءى بر آن دادند. اينهمه خون دادند مردم به اينكه اسلام تحقق پـيـدا بـكـند، دنباله كار انبياست ، دنباله كار رسول خداست ، دنباله كار اميرالمومنين عليه السـلام اسـت ، دنـبـاله كـار سيدالشهدا است سيدالشهدا خونش را داده براى همين كه اسلام تـحـقـق پـيـدا بـكـنـد، يـزيـد مـى خـواسـت اسـلام را از بـيـن بـبـرد. مـا دنبال اين هستيم كه اسلام تحقق پيدا بكند، جمهورى اسلامى پيدا كرديم كافى است براى مـا. مـا در هـر يـك از مـواردى كـه هـسـت ، در تمام شؤ ون مملكت مان مى خواهيم كه احكام اسلام باشد، قرآن حكومت كند بر ما، قانون اسلام بر ما حكومت كند، هيچ كس ديگر حكومت نداشته باشد و ما الان بين راه هستيم و نرسيدهايم به مقصد.
عـمـال اجـانـب چـون از اسـلام مـى تـرسـند، هر چيزى كه ترويج از اسلام بكند از او مى ترسند
مـع الاسـف مـى بـيـنـيـد كـه در اطراف ، خصوصا در اطراف شما، مفسده جوها افتادهاند و مى خـواهـنـد نـگـذارنـد ايـن كـار را انـجـام بـگـيـرد. ايـنـهـا عمال خارجى هستند، اينها اشخاصى نيستند كه براى ملت ما بخواهند دلسوز باشند، اينها مـى خـواهند كه اين جمهورى اسلامى كه از آن مى ترسند و اربابانشان هم از همين جمهورى اسـلامـى ، از اسـم اسـلام مى ترسند و لهذا عمالشان به اين راه افتادند كه جمهورى لازم نـيـسـت جـمـهـورى اسـلامى باشد، خوب ، جمهورى باشد، جمهورى ايرانى باشد، جمهورى دمـوكـراتيك باشد. اين براى اين است كه اينها از اسلام مى ترسند، از اسلام آن چيزهائى كه بايد نبينند ديدند، اسلام تو دهنى به آنها زد و بيرونشان كرد از مملكت . اينها از اين مـى تـرسـند و لهذا كوشش مى كنند خودشان و عمالشان كه به هر صورت هستند، آنهايى كـه بـه هـر صـورت هـسـتـنـد كوشش مى كنند كه اين كلمه اسلام تو كار نباشد هر چه مى خـواهـد جـايـش بـاشـد. آنـها راضى هستند كه هر چه جاى كلمه جمهورى اسلامى ، هر چه مى خواهيد بگذاريد، اسلام نباشد ديگر هر چه مى خواهد باشد.
در مـمـلكـت مـا روحـانـى قـدرت نـداشـتـه بـاشـد ولو كـمـونـيست قدرت داشته باشد. اينها دنـبـال ايـن هـسـتـنـد، ايـنها از روحانى مى ترسند و از اسلام مى ترسند، چون از اسلام مى تـرسند، از آن كسانى كه مروج اسلام هستند مى ترسند. از منبرى مى ترسند براى اينكه مـروج اسـلام است ، از روحانى و اهل محراب مى ترسند براى اينكه مروج اسلام است . چون از اسلام مى ترسند هر چيزى كه دنباله اسلام باشد، هر چيزى كه ترويج از اسلام بكند از او مى ترسند و نمى خواهند او را.
و لهـذا نعمه اينكه (لازم نيست كه اسلام باشد، جمهورى باشد جمهورى دمكراتيك باشد، لازم نـيـسـت كه اسلام پهلويش بگذاريد، اسلام باشد منهاى روحانيت ، روحانيت نباشد ولو اسـلام بـاشد). معنايش اين است كه اسلام باشد منهاى اسلام . اگر روحانيت نباشد اسلام را هـيـچ كـس نـمـى تـوانـد نگه دارد. اينها اصلا نقشه بر اين است كه اسلام نباشد براى اينكه اينها سيلى خوردند از اسلام احساس ‍ كردهاند الان كه اسلام است كه اين پيروزى را حـاصـل كـرده ، شـهـادت اسـت كـه ايـن پـيـروزى را حاصل
كـرده ، شـهـادت اسـت كـه ايـن پـيـروزى را حـاصـل كـرده ، شـهـادت هم حفظ اسلام است ، از اول اسـلام بـا شـهـادت پـيـش بـرده ، حـالا هـم كـه مى بينيد كه جوان هاى ما شهادت را مى خـواهـنـد. همين امروز هم كه من اين بيرون ايستاده بودم يك جوان برومندى فرياد مى كرد از آنـجـا كه شما دعا كنيد كه من شهيد بشوم . اين حس بود كه ما را پيش برد، اين حس شهادت بود و اين حس جلو آمدن براى اسلام و شهادت بود كه ما را به پيروزى رساند و اينها از اين مى ترسند. از اسلام ، اينها مى ترسند.
مى شود گفت كه بانوان اين نهضت را پيش بردند
شـما فكرى بكنيد كه اين معناى اسلامى ، اين جمهورى به معناى اسلامى ، به همين معنا كه عرض كردم كه محتوا اسلام باشد، تو دانشگاه وقتى برويم اسلام باشد، تو دادگسترى وقـتـى بـرويـم اسـلام باشد، تو وزارت خارجه برويم اسلام باشد، تو ادارات برويم اسـلام باشد، تو بازار برويم اسلام باشد، صحرا برويم اسلام باشد، شهر برويم اسـلام بـاشـد، كـوشـش كـنـيـد كـه ايـن مـعـنـا حـاصـل بـشـود. اگـر ايـن مـعـنـا حـاصـل شـد شما تا آخر پيروز هستيد. با هم باشيد همه تان ، همه با هم باشيد. شما يك نصيب زيادى در اين نهضت داريد. مى شود گفت كه بانوان اين نهضت را پيش بردند براى ايـنـكـه بـانـوان ريـخـتـنـد تـوى خـيابان ها، در صورتى كه بانوان بنابراين نبود كه بـريـزنـد در خـيـابـان هـا ريـخـتـنـد تـوى خـيـابـان هـا. مـردهـا اگـر يـك سـسـتـى هـم احـتـمـال مـى رفـت در آنـهـا بـاشـد همان معنا آنها را شجاع كرد. مرد وقتى ديد زن ها آمدهاند مـشـغـول يـك عـمـلى هـستند، مردها شجاع مى شوند. شما بوديد اين پيروزى را نصيب اسلام كـرديد و شما سهم زيادى در اين پيروزى داريد، اين سهم را نگه داريد. اين پيروزى كه دنبال اين بود كه همه با هم يك تحول روحانى پيدا كرده بوديد، يك تحولى كه از عالم غـيـب شـما را متحول كرده بودند، اين تحول روحانى را حفظ كنيد، وحدت كلمه را حفظ كنيد. الان مـا بين راه هستيم ، ما كار زياد داريم تا همه احكام اسلام جريان پيدا نكند، ما در راهيم . آنوقتى كه همه احكام اسلام جريان پيداكرد، آنوقت ما رسيديم به مقصد. مقصد اسلام است . ايـن را حـفـظ كـنـيـد، ايـن وحـدت كـلمـهـاى كـه پـيـدا شـد و ايـن اسلاميتى كه پيدا شد و اين تـحـول روحـى كـه پـيـدا شـد، ايـن را حـفـظ كـنيد. انشاءالله تعالى پيروز هستيد. خداوند انـشـاءالله شـمـاهـا را پـيـروز كـنـد و شماها را سعادتمند كند و در دنيا و آخرت شما سعيد باشيد و انشاءالله هستيد.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
تاريخ : 12/3/58
بيانات امام خمينى در ديدار با ورزشكاران و كارمندان تربيت بدنى  
شما با اسلام اين پيروزى را پيدا كرديد
بسم الله الرحمن الرحيم
ايـن چـه قـدرتـى اسـت كـه شـمـا و ورزشـكـاران را با يك طلبه مجتمع كرده است ؟ اين چه قـدرتـى است كه دانشگاهى را با ساير اقشار همراه كرد؟ و اين چه قدرتى بود كه تمام اقشار ملت ما را، زن و مرد، بچه و بزرگ در هر كسوتى كه بودند به خيابان ها كشيده و بـر ضـد طـاغـوت آنـهـا را مـجهز كرد؟ غير از اسلام بود؟ اين اسلام بود كه همه را با هم مجتمع كرد و اين اسلام بود كه شما را پيروز كرد و اين اسلام است كه سعادت همه انسان ها را تامين مى كند. نه سعادت دنيائى فقط، سعادت دنيا و آخرت . آزادى كه در پناه اسلام باشد، استقلال كه در پناه اسلام باشد، سعادت براى كشورها و براى كشور ما تهيه مى كـنـد، تـامـيـن مـى كـنـد. شـمـا بـا اسـلام اين پيروزى را پيدا كرديد و با اسلام بايد اين پيروزى را تعقيب كنيد.
ما بايد بيدار باشيم توطئه ها را خنثى كنيم
شـمـا بايد الان توجه كنيد به اينكه دشمن در توطئه است و مى خواهد كه اين وحدتى كه در اقـشـار مـلت ما حاصل شد اين را از بين ببرد، الان همه آن اشخاصى كه بر خلاف مسير شـمـا هـسـتـند، بر خلاف مسير ملت ما هستند، بر خلاف مسير قرآن و اسلام هستند، بر خلاف مسير پيغمبر و ائمه اطهار (ع ) هستند اينها دارند با هم مجتمع مى شوند و توطئه مى كنند، البـتـه نـمـى تـوانـنـد، كـارى هـم از آنـهـا نـمـى آيـد لكـن مـا هـم نـبـايـد غـافـل بـاشـيـم مـا بـايـد بـيـدار بـاشـيـم و تـوطـئه هـاى آنـهـا را قـبـل از ايـنـكـه ايـنـهـا بـا هـم مـجـتـمـع بـشـونـد خـنـثـى كـنـيـم . مـطـالعـه كـنـيـد در حال اينهائى كه الان دارند خرابكارى مى كنند ببينيد كه اينها از كجا آمدند،منشاءش چيست ، از كـجا پيدا شدند، اينهائى كه نبودند، بعد از اينكه انقلاب پيروز شد پيدا شدند، حالا هر كدام در يك جائى بودند و اگر بودند در خفا بودند و اگر در خارج ايران بودند، در خـارج بـودنـد، حـالا كـه انـقـلاب رسـيـد ايـنـجـا يـكـى يـكى از اطراف آمدند و با هم دارند خـودنـمـائى مـى كنند. اين اقشار مختلفى كه حالا تازه پيدا شدند با اسم هاى مختلف ، مى بـيـنـيد كه مسيرشان بر خلاف مسير شماست ، حرف هايشان غير از اين حرف هائى است كه شـمـا مـى زنـيـد. شـمـا فـريادتان اسلام است آنها چيزهاى ديگر مى گويند. اينها رابايد مطالعه كنيد. شماها ببينيد كه از كجا پيدا شدهاند اينها تازه پيدا شدند، از كجا
آمـدنـد، چـطـور شـده اسـت كه حالا آمدند و مى خواهند نگذارند اين نهضت ما به ثمر برسد. توطئه ها را خنثى كنيد.
ورزشكاران با ايمان پشتوانه ملت و اسلام
مـمـلكت ما همين طورى كه به علما و دانشمندان احتياج دارد به اين قدرت شماها هم احتياج دارد به اين قدرت شما هم احتياج دارد. اين قدرت وقتى با ايمان باشد، وقتى كه زورخانه با قرآن باشد، با ايمان باشد، پشتوانه يك ملت است . وقتى قهرمان ها قهرمان هاى اسلامى بـاشند پشتوانه يك ملت هستند، باوزى يك ملت هستند. آنها مى خواستند قهرمان باشد لكن قـهـرمـان آريـامـهـرى بـاشـد چـون پـشـتوانه ملت نمى توانست باشد. آنها همه چيز را مى خـواسـتـنـد براى خودشان ، ما و شما همه چيز را مى خواهيم براى خدا، براى اسلام ، آنچه كـه پـشـتـوانـه مـلت اسـت ، پشتوانه اسلام است ، آن مردهاى با ايمان هستند، ورزشكار با ايـمـان ، روحـانـى بـا ايـمان ، دانشگاهى با ايمان ، بازارى با ايمان ، دهقان و كشاورز و كـارگر با ايمان ، اينها مى توانند پشتوانه يك ملت باشند و نگذارند دست هاى خائنانه كـسـانـى كـه مـى خـواهـنـد هـمـه چـيـز ما را ببرند، قدرت مادى ما، قدرت معنوى ما را از بين بـبـرنـد، اينها هست كه نمى گذارند. ايمانتان را تقويت كنيد، به اسلام پناه ببريد، همه مان به اسلام پناه ببريم ، همه جا ياد خدا باشيم . من مى دانم كه ورزشكارها در گودهاى زورخـانـه يـاد خدا هستند، ياد اميرالمومنين هستند، تقويت كنيد اين ياد خدا را تقويت كنيد، اين ياد مولا را و همه با قدرت ، همه با ايمان انشاءالله به پيش ‍ ببريد. خداوند همه شما را موفق كند و همه سالم و سعادتمند باشيد. من خدمتگزار همه شما هستم .
تاريخ : 12/3/58
پيام امام خمينى به ملت ايران به مناسبت 15 خرداد 
بسم الله الرحمن الرحيم
با فرا رسيدن پانزدهم خرداد خاطره غم انگيز و حماسه آفرين اين روز تاريخى تجديد مى شود، روزى كه بنابر آنچه كه مشهود است قريب به پانزده هزار نفر از ملت مظلوم و سـتـم كـشيده ما به خاك و خون كشيده شد، روزى كه طليعه نهضت اسلامى اين ملت شجاع و غـيـور گـرديـده نـهـضـت عـظـيـمـى كـه بـيـش از شـانـزده سـال پـيـش بـه دنـبـال قـيـام روحـانـيـت مـسـئول و مـتـعـهـد، در مـقـابـل مـحـمـدرضـا پـهـلوى كـه مـخـالفـتـش بـا اسـلام عـزيـز آشـكـار و آشـكـارتـر شد، شـكـل گـرفـت . روحـانـيـت بـه اعتراض برخاست و عصر عاشورا پس از حادثهاى ناگوار اعتراض با موج عظيم انسانى اسلامى بالا گرفت و به اوج رسيد و پس از آن دست ناپاك اسـتـعـمـار از آسـتـيـن شـاه مـخـلوع در آمد و غائله پانزده خرداد 12 محرم را هر چه دردناكتر بوجود آورد.
مـحـرم چـه مـاه پـرغـائلهـاى و چـه مـاه خـونى ، و چه ماه حماسه آفرينى ، ماهى كه دستگاه شـاهـنـشـاهـى بنى اميه را در هم كوبيد و ماهى كه رژيم شاهنشاهى دو هزار و پانصد ساله جنايتكاران را در هم پيچيد.
ملت ما نه محرم را كه شاهد قتل عام هاى وحشيانه جباران است فراموش مى كند و نه پانزده خرداد را كه سرآغاز نهضت اسلامى روحانيت است .
نهضت از حوزه علميه قم مركز فقاهت راستين برخاست و برق آسا در ساير حوزه هاى علميه و دانـشـگـاه هـا و در تـهران و ساير شهرها قشرهاى عظيم ملت را فرا گرفت و همه را به مـيـدان مـبـارزه كـشـيـد و در سـال هـاى اخـيـر كـه حـوادث بـه دنبال حوادث به وجود آمد و ملت بزرگ با شعار اسلام و فرياد الله اكبر و نور ايمان و وحـدت كـلمـه بـنـيـاد پـهـلوى را از بـن كـنـد و ملت ما اين روز را عزيز مى شمارد و من روز پـانـزدهـم خـرداد را بـراى هـمـيـشه عزاى عمومى اعلام مى كنم و براى بزرگداشت شهداى خـويـش در اين روز بزرگ در مدرسه فيضيه به سوگ مى نشينم به اميد آنكه با خواست خـداونـد مـتـعـال بـاقـيـمـانده ريشه هاى گنديده استعمار از بيخ و بن كنده شود و جمهورى اسلامى مبنى بر احكام نورانى قرآن مجيد در كشور ما مستقر گردد.
و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى
تاريخ : 15 / 3 / 58
بيانات امام خمينى به منسبتت سالگرد 15 خرداد 
پانزده خرداد براى اسلام بود و به اسم اسلام بود و به راهنمائى روحانيت
بسم الله الرحمن الرحيم
پـانـزده خـرداد چـرا بـوجود آمد؟ و مبداء وجود آن چه بود؟در دنباله آن در سابق چه بود؟و الان چيست ؟و بعدها چه خواهد بود؟
پـانـزده خـرداد را كـى بـوجـود آورد؟ و دنباله آن را كى تعقيب كرد؟ و الان كى همان دنباله راتعقيب مى كند؟و پس از اين اميد به كيست ؟
پـانـزده خـرداد براى چه مقصدى بود؟ و تاكنون براى چه مقصدى است و بعدها براى چه مقصدى خواهد بود؟
پـانـزده خـرداد را بـشناسيد و مقصد پانزده خرداد را بشناسيد و كسانى كه پانزده خرداد رابـوجـود آوردنـد بـشـنـاسـيـد و كـسـانـى كـه پـانـزده خـرداد، را دنبال كردند بشناسيد و كسانى كه از اين به بعد اميد تعقيب آنها هست بشناسيد و مخالفين پانزده خرداد و مقصد پانزده خرداد را بشناسيد.
پـانـزده خـرداد از همين مدرسه شروع شد. عصر عاشورا در همين مدرسه اجتماع عظيم بود و بعد از اينكه صحبت هائى و افشاگرى هائى شد، دنباله آن منتهى به پانزده خرداد شد.
پـانـزده خـرداد بـراى اسـلام بـود و بـه اسـم اسـلام بود و به مبدائيت اسلام و راهنمائى روحـانـيـت و هـمين جمعيت ها كه الان اينجا هستند، اينها بودند كه 15 خرداد را بوجود آوردند. هـمـيـن صنف جمعيت بودند كه 15 خرداد را بوجود آوردند و همين صنف جمعيت بودند كه كشته شـدنـد. هـمـيـن طـبـقـه از افـراد اسلامى كه براى اسلام قيام كردند و هيچ نظرى جز اسلام نداشتند، 15 خرداد را بوجود آوردند همين جمعيتى كه مقصدى غير از اسلام ندارند، در تعقيب 15 خـرداد تـا حـالا دنباله كردند. از همين جمعيت كه مقصدى غير از اسلام ندارند اميد آن است كه تعقيب كنند و نهضت ما را به ثمر برسانند.
بايد ديد اين جمعيت كى هستند، اينها كه 15 خرداد را بوجود آوردند و آن ها كه در 15 خرداد بـه طـورى كـه مـشـهـور اسـت 15000 فـدائى دادنـد و آنهائى كه پس از پانزده خرداد و پـانـزده هـاى خـرداد و پـس از قـتـل عـام 15 خـرداد و قتل عام هاى ديگر در ميدان ها آمدند، چه قشرى از جمعيت بودند؟ آنهائى كه پانزده خرداد را بـوجـود آوردنـد، آنـهـائى كـه دنـبـاله 15 خـرداد را تـاكنون رساندند، آنهائى كه براى شكستن سد رژيم از جمعيت بودند. حق مال همين قشر از جمعيت است ، ديگران هيچ حقى ندارند.
الان كى منحرف دارد مى كند مسير ملت ما را؟ چه گروه هائى هستند كه ملت ما را از اين مسير مـى خـواهـنـد مـنحرف كنند؟ چه جمعيت هائى هستند كه نهضت اسلامى را مى خواهند از اسلاميتش منحرف كنند؟ اينها گروه هائى هستند كه عدهاى از آنها نمى دانند قضايا را جاهلند و عدهاى هستند عالما، عامدا با اسلام مخالفند.
آنـهـائى كـه جـاهـلنـد بـايـد هـدايـت كـرد، بـايـد گـفـت بـه آنـهـا كـه اى آقـايـان كـه خيال مى كنيد به غير اسلام در ايران مى تواند چيزى پيش ببرد، اى كسانى كه گمان مى كـنـيـد غـيـر اسـلام رژيـم را سـاقـط كـرده اسـت ، اى كـسـانـى كـه احـتمال مى دهيد كه غير مسلمين و غير اسلام كس ديگر دخالت داشته است ، شما مطالعه كنيد، بـررسـى كـنـيد اشخاصى كه در پانزده خرداد جان دادند، سنگ هاى قبرهاى آنها را ببينيد كى بودند اينها، اگر يك سنگ قبر از اين قشرهاى ديگر غير اسلامى پيدا كرديد، آنها هم شركت داشتهاند. اگر در قشرهاى اسلامى ، يك سنگ قبر از آن درجه هاى بالا پيدا كرديد، آنـهـا هـم شـركـت داشـتـهاند ولى پيدا نمى كنيد، هر چه هست اين قشر پائين است ، اين قشر كـشـاورز اسـت ، ايـن قـشـر كـارگـر اسـت ، ايـن تـاجـر مسلم است ، اين كاسب مسلم است ، اين روحـانـى مـتـعـهـد اسـت هـر چـه هست از اين قشر است . پس 15 خرداد را به تبع اسلام اينها بوجود آوردند و به تبع اسلام اينها حفظ كردند و به تبع اسلام اينها نگهدارى مى كنند.
نظر آن ملتى كه نهضت را بوجود آورد و قدرت هاى بزرگ را شكست ، ميزان است
كـسـانـى كـه گـمان مى كنند غير قدرت اسلام مى توانست يك همچو سدى رابشكند، در خطا هـسـتـند. و اما آن قشرى كه به واسطه مخالفت با اسلام با ما مخالفت مى كنند، آنها بايد عـلاج بـه هدايت (اگر ممكن است علاج ) كرد و الا با همان مشتى كه رژيم را از بين برديد، آن وابسته ها را هم از بين خواهيد برد.
از 15 خـرداد تـا كـنون آنچه شده است ، آنچه تحقق پيدا كرده است با فعاليت همين قشر و بـا جـان نـثـارى هـمـيـن جـمـعـيـت و بـا خـون دادن همين طبقه بوده است . اينها حق دارند در همه چـيزهائى كه بايد تحقق پيدا بكند راءى بدهند. آنهائى كه در خارج بودند و حالا آمدهاند و آنهائى كه در خارج صف بودهاند و حالا وارد صف شدهاند هيچ حقى در اين نهضت ندارند و نظر آنها هيچ اعتبارى ندارد. نظر آن ملتى كه نهضت را بوجود آورد و قدرت هاى بزرگ را شـكـسـت و بـعـد از ايـن هـم دنـبـال هـمـيـن قـدرت خـواهـد بـود، تـمـام حـق مـال ايـنـهـاسـت ، نظرهاى اينها ميزان است . نظرهاى ديگران اگر موافق با نظر اينهاست ، اگـر دنـبـاله اسـلام اسـت ، اگـر بـا حـفـظ اسـلام و احـكـام اسلام است ، اهلا و مرحبا و اگر انحراف است و اگر انحرافات است ، آنها بايد بروند آنجائى كه قبلا بوده اند.
انـحـرافـات را از كـجـا بشناسيم ؟ از كجا بدانيم كه قشر نهضت بوجود آور، با قشرهاى مـخـالف نهضت كيست ؟ از كجا بفهميم ؟ از نوشته هاى آنها، ازگفتار آنها، از اجتماعات آنها، از
ميتينگ هاى آنها. هر اجتماعى كه بر اساس اسلام و قوانين اسلام است ، بر مسير اين ملت است و هر اجتماع و هر نطق و هر خطابه و هر قلمفرسائى كه بر خلاف مسيراسلام است ، هر چه بـاشـد خـلاف ايـن نـهـضت است . مخالفين شما مى خواهند خون را شما داديد، استفاده را آنها ببرند. مخالفين شما مى خواهند زحمت ها را شما كشيديد ميوه ها را آنها بچينند. مخالفين شما مـلت سـتـمـديده هيچ رنجى نبردند، در زمان طاغوت هم هيچ رنجى نبردند براى اينكه تبع بـودنـد، مـوافـق بـودند يا ساكت بودند، حالا كه شما سفره را پهن كرديد، اينها به دور سفره نشستهاند براى استفاده . كاش مى گفتند شما هم شريك لكن مى گويند ما و شما نه . ما و روحانيت نه . ما و قشرهاى ديگر نه . همه چيز را براى خودشان مى خواهند ما و اسلام نه .
اى غرب زدگان ، انسان بى محتوا به خود آئيد!
اى غربزده ها! اى اجنبى زده ها! اى انسان هاى ميان تهى ! اى انسان هاى بى محتوا، به خود آئيـد، هـمـه چـيـزخـودتان را غربى نكنيد. ملاحظه كنيد چيزهائى كه در غرب است ، چيزهاى خـوبـى كـه در غـرب اسـت ، مـلاحـظـه كـنـيد جمعيت حقوق بشر كه در غرب است ، ببينيد چه اشـخـاصى هستند و چه مقاصدى دارند، اينها حقوق بشر را مى خواهند ملاحظه كنند يا حقوق ابـرقـدرت هـا، را؟ ايـنها دنبال ابرقدرت ها هستند و حقوق ابر قدرت ها رامى خواهند تامين كنند.
شـمـا اى حـقـوقـدان هـاى مـا، اى جـمـعـيـت حـقـوق بـشـر! دنـبـاله اين حقوقدان ها نرويد، شما مثل اين قشر، اين قشر زحمتكش ، حقوق رااجرا كنيد. اينها جمعيت حقوق بشر هستند، اينها براى حقوق بشر زحمت مى كشند، اينها تامين آسايش بشر را مى كنند و شما صحبت مى كنيد، اينها عـمـل مـى كـنـنـد. ايـن كـارگرها، اين دهقان ها، اينها جمعيت حقوق بشر و حقوقدان هستند. اينها عمل مى كنند و شما مى نويسيد. هيچ يك از شما در راه رسيدن بشر به حقوق خودش فعاليت ندارد. آن كه فعاليت دارد، همين جمعيتى است كه امروز قيام كرده و 15 خرداد قيام كرد، اينها بـرا ى بـشـر دلسوزند براى اينكه مسلمند، اينها مسلمند. اسلام براى بشر دلسوز است . شما كه مسيرتان غير اسلام است براى بشر هيچ كارى نمى كنيد، مى نويسيد و مى خواهيد نهضت رامنحرف كنيد. مى گوئيد و مى خواهيد نهضت را منحرف كنيد.
از 15 خـرداد تـا حـالا كه آمديم ، خون داديم يعنى شما خون داديد، من كه نشستهام اينجا، من هـم هـيـچ حـقى ندارم شماها خون داديد، شماها به ميدان رفتيد، شماها مبارزه كرديد، ماها هيچ حقى نداريم . ما بايد براى شما خدمت كنيم . خودمان نبايد استفاده كنيم . نه استفاده عنوانى ، خـاك بـر سـر مـن كـه بـخواهم استفاده عنوانى از شما بكنم ، خاك بر سر من كه بخواهم خـون شـمـا ريـخته بشود و من استفادهاش را ببرم . طبقه هاى بالا، آنهائى كه فعاليت هيچ نداشتند و مخالفت هم ندارند، حقى ندارند و نبايد حقى داشته باشند لكن اگر از حالا خدمت بـكـنـنـد، صـاحـب حـق مـى شـوند، و من ماءيوسم كه خدمت بكنند. آنهائى كه نظر انحرافى دارند، آنهائى كه نظر خيانت به اسلام و اين ملت دارند، آنهائى كه اسلام 1400
ساله راكافى نمى دانند، آنها بايد حسابشان را از ملت جدا كنند، جدا هم هست . ما از اين به بعد، احتياج به شما داريم ، احتياج به همين طبقه و بى نياز از آن طبقات .
اسلام در همه وقت و خصوصا حالا قابل اجراست
امروز روزى است كه اسلام بايد تحقق پيدا كند. اين حرف ها كه گفته مى شود، نظير همان حـرف هـا بـود كـه گفته شد كه حالا زود است صبر كنيد.مااگراسلام را دراين انقلاب ، در ايـن نـهـضـت احكام اسلام را پياده نكنيم ، كى پياده خواهيم كرد؟ چه وقت همچو نهضتى تحقق پـيـدا مـى كـنـد؟ اگـر اين نهضت خداى نخواسته بخوابد و به خاموشى بگرايد، كى مى تـوانـد ديـگـر اسـم اسـلام را بـيـاورد؟ اگـر مـا امـروز قـوانـيـن اسلام را اجرا نكنيم ، كى اجرابكنيم ؟ آقايانى كه مى گوئيد نمى شود، پس كى مى شود؟
پـس بگوئيد هيچ وقت اسلام نه ، بگوئيد نهضت منهاى اسلام . همانطورى كه گفتيد اسلام مـنـهـاى روحـانـيـت ، حـالا هم بگوئيد نهضت منهاى اسلام . اگر با اين نهضت ، اسلام رامتحقق نكنيد و احكام اسلام را مو به مو جارى نكنيد، ماءيوس باشيد، ديگر نخواهد شد. آنهئى كه به اسلام عقيده دارند، آنهائى كه دلشان براى قرآن مى تپد، امروز بايد فعاليت كنند.
15 خرداد براى همين بود. قبل از 15 خـرداد بـراى اسلام بود قيام روحانيون ، قيام 15 خرداد براى همين بود، بعد از آن هـم دنـبـاله هـمـيـن بـود، اسلام بود ليس الا. ما غير اسلام نمى خواهيم و اسلام در همه وقت و خصوصا حالا قابل اجراست .
آقـايـان توجه كنيد به گفته هاى خودتان ، توجه كنيد به نوشته هاى خودتان ، توجه كـنـيـد كه شما را اسلام از قيد و بند آزاد كرد، توجه كنيد كه شما را اسلام از خارج بلاد بـه داخـل كـشـانـد، تـوجـه كـنـيـد كه اسلام شما از زاويه ها بيرون كشيد، از كنج خانه ها بيرون كشيد، توجه كنيد كه اسلام قلم شمارا آزاد كرد، توجه كنيد كه اسلام بيان شما را آزاد كـرد، اسـلام آزاد كـرد، حـالا بـر ضـد اسـلام ؟! مـسـلمـيـن مـى تـوانـنـد تحمل كنند كه اسلام و خون مسلمين شما را آزاد كرد و حالا بر ضد اسلام قيام مى كنيد؟ چيز مى نويسيد؟ اين كفران نعمت است . خداوند اين نعمت را به شما داد شكرانه اين نعمت اين است كـه تـبـعـيت كنيد از اسلام ، توبه كنيد از حرف هائى كه مى زنيد، توبه كنيد از نوشته هـائى كـه مـى نويسيد، گرايش كنيد به اسلام ، گرايش كنيد به طبقات پائينى كه شما پـائيـن مـى دانـيـد و از شـمـا بـالاترند. اينها چهره نورانى اسلام و مسلمين اند، اينها چهره هائى هستند كه رسول خدا آنها را مى پذيرند، اينها چهره هائى هستند كه محبوب خدا هستند. شـمـا هـم وارد ايـنها بشويد، چهره خودتان را با اينها منطبق كنيد، آراء خودتان را با اينها منطبق كنيد.
من به شما اخطار مى كنم كه به اسلام وفادار باشيد
هـى دم از غـرب چـقـدر مـى زنـيد، چقدر ميان تهى شديد! بايد احكام اسلام را با احكام غرب بسنجيم ! چه غلطى است .
شـكـر نـعمت اين است كه به اسلام وفادار باشيد. من به شما اخطار مى كنم كه به اسلام وفـادار بـاشيد. من شما را نصيحت مى كنم ، من در همين مدرسه شاه را نصيحت كردم و نشنيد، شما كه چيزى نيستيد. عصر عاشورا من گفتم كارى نكن كه ملت تو را بيرون كند، نشنيد و كارى كرد كه ملت بيرونش كرد.
برادرهاى من ، از هر قشرى كه هستيد وقت نگذشته است وقت توبه باقى است ، بيائيد با ايـن مـلت برادروار در اين راه ، راهپيمائى كنيد. يكى از شما توى اين جمعيت نيست . يك دانه از شـمـا تـوى اين جمعيت نيست . بيائيد با اين مردم هم راءى باشيد، همصدا باشيد. بيائيد اسـلام كـه هـمـه شـما را نجات داد، به شكرانه نعمت از اسلام وفادارى كنيد. براى اسلام بـاشـيـد. بـرادرهـاى من ! آنچه مى خواهيد در اسلام است آنچه مى خواهيد در اين كنج مدرسه هـاسـت . زنـدگـى آنـها را ببينيد و مقايسه كنيد با آنهائى كه براى بشر دلشان مى تپد يـعـنـى بـا قـلم يـعـنـى بـا بـيـان بـبـيـنـيـد ايـنـهـا در چـه حـال هـسـتـنـد، ببينيد زندگى روحانيت چه است ، ببينيد زندگى اين طبقه كارگر چه است ، ببينيد زندگى كشاورز چه است ، ببينيد زندگى كاسبكار چه است ، براى اينها فكر كنيد. دلسـوزى ايـن نـيست كه قلم برداريد به ضد اسلام چيز بنويسيد، به اسم حقوق بشر و بـه اسـم حقوقدان با اينها همراهى كنيد. شماها تا حالا براى اين ملت از جيبتان چيزى خرج كـرديـد؟ به وجدان خودتان من ارجاع مى كنم . آنهائى كه دلشان براى اين مستمندان و اين بـشـر مـى سـوزد، اين زن هاى اطراف شهر قم و زن هاى جنوب تهران و زن هاى جنوب همه شهرستان ها (جنوب به معناى اينكه شما مى گوئيد اينها از طبقه پائين هستند) اينها حقوق بـشـر را مـى دانـنـد و عـمـل مـى كـنـنـد. ايـنـهـا طـلاهـاى خـود را كـه ذخـيـره 50 سال ، 20 سال ، 30 سالشان بود آمدند براى مستمندان دادند. شما چه كرديد؟ شماها چه كرديد؟ بگوئيد. شماهم همراهى كنيد با اين مستمندان ، شما با اين طبقه همراه بشويد. نمى گـويـم پول بدهيد، مى گويم قلمتان موافق باشد، قدمتان موافق باشد، راءى راءى تان مـوافـق بـاشـد، اسلام را حفظ كنيد. اسلام براى شما خوب است براى دنيايتان خوب است ، اگر آخرت را هم قبول نداريد براى دنيايتان خوب است .
بـا روحـانـيـون مـخـالفـت نـكنيد، براى دنيايتان خوب است ، اينها هستند، اين قشر روحانى مـتعهد، اين قشر روحانى كه توى اين حجره هاى كوچك دو تا، سه تا زندگى مى كنند كه بـيـرونـشان كردند اين جمعيت زاغه نشين هاى اطراف شهرها كه هر هفت نفر، هشت نفر آنها در يـك سـوراخـى زنـدگـى مـى كـنـنـد، ايـنـهـا حـقوق بشر را بهتر از ما مى دانند. اينها جمعيت دلسـوزى بـراى بـشـرنـد، ايـنـهـا جـمـعيت حقوق بشرند، نه من و شما. بيائيد براى اينها فكرى بكنيد. براى اينها دولت و ملت فكر كنند، اينها حق دارند، حق اينها را ادا كنيد و همين ها حق بشر را دارند ادا مى كنند.
قدرت روحانيت راكه يك قدرت الهى است از دست ندهيد
من به شما جمعيت ها (جمعيت ) كه هر چند روز دور هم مى نشينيد نصيحت مى كنم ، من علاقه دارم كـه هـمـه سعادتمند باشيد، من نصيحت مى كنم كه مسير خودتان را از اسلام جدا نكنيد، مـسـير خود را از روحانيت جدا نكنيد، اين قدرت الهى را، اين قدرت روحانيت را كه يك قدرت الهـى اسـت از دسـت نـدهـيـد. اگـر ايـن قدرت از دست برود شما هيچ خواهيد بود. اين قدرت روحـانـى اسـت كـه مـردم را بـه كـوچـه ها مى كشد، قدرت اسلام است كه از حلقوم روحانيت بـيـرون مـى آيـد، ايـنـهـا را نـشـكـنـيـد. خدايا تو مى دانى كه من براى اينكه معمم هستيم از روحـانيت طرفدارى نمى كنم ، براى اينكه مى دانم اين قشرند، اين قشرند كه مى توانند ملت را نجات بدهند، اين قشرند كه مردم آنها را مى خواهند.
اين مساجد است كه نهضت را درست كرد
ايـن مـسـاجد است كه اين بساط را درست كرد، اين مساجد است كه نهضت را درست كرد. در عهد رسـول الله هـم و بـعـد از آن هـم تـا مـدت ها مسجد مركز اجتماع سياسى بود مركز تجييش جـيـوش بـود. محراب يعنى مكان حرب مكان جنگ ، هم جنگ با شيطان و هم جنگ با طاغوت . از محراب ها بايد جنگ پيدا بشود چنانچه پيشتر از محراب ها و از مسجدها پيدا مى شد.
اى مـلت ! مـسـجـدهـاى خـودتـان را حـفظ كنيد. اى روشنفكران ! مسجدها را حفظ كنيد، روشنفكر غـربـى نباشيد روشنفكر وارداتى نباشيد اى حقوقدان ها! مسجدها را حفظ كنيد، برويد به مـسـجـد، نـمـى رويـد ايـن مـسجدها را حفظ كنيد تا اين نهضت به ثمر برسد، تا مملكت شما نـجـات پـيـدا كـنـد. خـداونـد انـشـاءالله ايـن مسجدها را براى ما حفظ كند. خداوند انشاءالله روحـانـيـون را بـراى مـا حفظ كند خداوند انشاءالله مخالفين را هدايت كند خداوند انشاءالله ملت ما را سعادتمند كند.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

next page

fehrest page

back page