سخن آغاز
نگارنده اين سطور، به فلسفه «ياد» معتقد است.
آنچه گفتنىها، دانستنيها و خاطرهها و حوادث را به دست جاودانگىمىسپارد، ياد
و ذكر است; به صورتهاى گونهگون، از جمله نگاشتن متن وسرودن شعر و گرفتن عكس و فيلم
و برپايى يادواره و گراميداشت و..
از اينرو، بارها درباره بزرگان دين و شخصيتهاى انقلاب اسلامى وشهداى بزرگوار و
انسانهاى زبده و والا نوشته است و در مطبوعات،مجموعهها، يادنامهها، يا مقدمه
يادنامههاى شهيدان درج شده است.البته از برخى از آنها هيچ نمونه و اثرى در دست
نيست. از اينرو در اينمجموعه نيامده است.
آنچه در اين نوشته مىخوانيد، نثرهاى ادبى است كه به ياد علما وبزرگان و شهدا و
دوستان و آشنايانى كه با آنان انس و ارتباط يا علقه قلبىداشتهام، نوشتهام. برخى
از شخصيتهاى بزرگ و نامدارند، برخى همكسانىاند كه صرفا آشنايى و مودت و دوستى،
مايه اصلى قلم زدن دربارهآنان شده است، يا به نحوى قرار گرفتن در مدار جاذبه
اخلاقى و شخصيتىآنان. جز دو مورد، بقيه از آناناند كه چهره در نقاب خاك كشيده و
از اينجهان ستشستهاند.
درباره برخى از اين اشخاص، (همچون امام راحلقدس سره، شهيد مطهرىو...) چندين
نوشته داشتهام كه در اينجا تنها به يكى بسنده كردهام ونمونههاى ديگر در مجموعه
مقالات ديگر نويسنده آمده است. گرچهبعضى از اينها، در جاهاى ديگر هم چاپ شده است،
اما مناسب به نظر آمدكه همه مقالات اينگونه، به خاطر ويژگى يادآورى كه دارد، يكجا
ارائه گردد.
قم - جواد محدثى.
اسفند 77.