آثار اسلامى مكه و مدینه‏

رسول جعفريان

- ۱۵ -


احد

موقعيت احد

قال رسول الله صلى الله عليه و آله:«احد جبل يحبنا و نحبه.»

در ناحيه شمالى مدينه رشته كوهى به طول تقريبى شش كيلومتر از شرق به غرب كشيده شده كه به دليل جدايى آن از ديگر رشته كوهها،«احد»خوانده مى‏شود.اين كوه خاطره يكى از مهمترين جنگهاى صدر اسلام را در سينه دارد;غزوه‏اى كه بسيار دردناك بوده و صحنه‏هاى عبرت انگيزى از خود بر جاى گذاشته است.در اين غزوه بود كه عده نسبتا زيادى از اصحاب رسول خدا-ص-به دليل بى توجهى جمعى از مسلمانان به اوامر آن حضرت،به شهادت رسيدند.

غزوه احد

پس از آن كه مشركان در غزوه بدر دچار شكست‏سخت‏شدند، تصميم گرفتند تا در سال بعد از آن;يعنى سال سوم هجرت،بار ديگر به جنگ با مسلمانان روند.آنها يك سال نيروهاى خود را آماده كردند و پس از آن به مدينه تاختند.آنان در شمال مدينه مستقر شدند و رسول خدا-ص-با جمعيتى نزديك به هفتصد تن در برابر آنان قرار گرفت.كوه كوچك عينين كه نام ديگرش رمات است،در پشت‏سر مسلمانان قرار داشت.پيامبر-ص-پنجاه تن از تيراندازان خود را بالاى آن كوه گماشت تا از پشت‏سر حمله‏اى به مسلمانان صورت نگيرد.پس از نخستين درگيرى و آشكار شدن علائم پيروزى مسلمانان و گريز مشركان،چهل تن از تير اندازان به پايين كوه رمات سرازير شدند و اصرار فرمانده خويش را داير بر ماندن سر جاى خود نپذيرفتند.سر انجام،سپاه قريش كوه را دور زدند و بر سر مسلمانان غفلت زده ريختند. گروهى از مسلمانان صحنه را ترك كردند و جمعى در حدود هفتاد نفر به شهادت رسيدند و رسول خدا-ص-با تنى چند از ياران از دامنه كوه احد بالا رفتند.مشركان كه به گمان خود رسول خدا-ص-را كشته بودند،جنگ را خاتمه يافته تلقى كردند و به مثله كردن شهدا پرداختند.از جمله شهدا،حمزة بن عبد المطلب عموى پيامبر بود كه به تحريك هند همسر ابو سفيان توسط وحشى به شهادت رسيد و به دست هند مثله شد.

در پايان آن روز،جنگ خاتمه يافت و مشركان منطقه را ترك كردند.

تحليل چگونگى جنگ در منطقه احد

نكته مهم براى زائران شهر مدينه،توجه به رخداد مهم جنگ احد و عبرت آموزى از اين نبرد خونين در صدر اسلام است.براى ديدار كننده از منطقه احد،پرسش اساسى اين است كه جنگ در كدام ناحيه رخ داده است؟و پرسش ديگر آن است كه اگر مكه در جنوب مدينه قرار دارد چرا جنگ در شمال مدينه واقع شده نه در جنوب آن كه مدخل ورودى راه مكه به درون شهر مدينه است؟

نخست بايد دانست كه شهر مدينه در محاصره نعل گونه سنگلاخها(حره‏ها)و كوههاى كوچك و بزرگ قرار داشته و تنها در بخش ميان كوه احد در شمال شرق و كوه سلع در غرب زمين مسطح و هموار براى آمد و شد كاروان و لشكر به مدينه است.در گذشته،در جنوب مدينه،يعنى منطقه قبا،تنها مسافران اندك و بدون وسائل مى‏توانستند داخل و خارج شوند. به همين دليل است كه هر دو بار كه مشركان در جنگ احد و خندق به مدينه يورش آوردند، از شمال و از حد فاصل كوه احد و كوه سلع وارد منطقه مدينه مى‏شد.

در جنگ احد مشركان،از اين حد فاصل گذشتند و در زمين هموار و كشاورزى بزرگ جرف;حد فاصل احد تا سلع و بيشتر در بخش غربى تا شرقى،مستقر شدند.رسول خدا-ص-همراه سپاه خود از مدينه خارج شد و راه مستقيمى را از خيابان ابا ذر و سپس راه سيد الشهداى فعلى به سمت كوه احد در پيش گرفت.آن حضرت تا دامنه احد پيش آمد و از غرب كوه كوچك رمات،آن را دور زد و در حالى كه پشتشان به كوه احد بود و سمت چپشان كوه رمات قرار داشت مستقر شدند.اين در حالى بود كه روى دشمن به كوه احد و پشتشان آنها به شهر مدينه بود.در ميان ميدانى وسيع در شرق كوه رمات يا عينين مستقر بودند كه اكنون بخشى راه و بخشى محل توقف اتومبيلها و بخشى نخلستان و بناست،آن محور،محل اصلى جنگ ميان مسلمانان و مشركان بود.

با چنين آرايشى،سپاه اسلام از پشت‏سر كوه احد را داشتند كه پناهگاه مناسبى بود.در سمت غرب(چپ)آنان كوه رمات بود.ميان كوه رمات و احد،فاصله‏اى وجود داشت كه اكنون مسجد حمزه و زمينهاى اطراف آن تا دامنه احد است.اين منطقه مى‏توانست مورد استفاده دشمن قرار گيرد.بويژه كه محل استقرار لشكر همين نقطه بود و سپاهيان قدرى جلوتر مشغول جنگ بودند.

رسول خدا-ص-براى آن كه كاملا از پشت‏سر ايمن باشد،پنجاه نفر را روى كوه رمات گماردند تا مراقب حمله دشمن باشند.آنها روى رمات ايستاده و جنوب و غرب خود را كنترل مى‏كردند.در فاصله درگيرى چندين بار شمارى از لشكر دشمن به رهبرى خالد بن وليد و عكرمه،خواستند تا رمات را دور زده و از پشت‏سر به دامنه احد نفوذ كنند و از پشت به مسلمانان هجوم آورند كه هر بار محافظان كوه رمات آنها را با تير هدف قرار مى‏دادند.

زمانى كه دشمن در ميدان جنگ شكست‏خورد،چهل تن از ميان اين پنجاه نفر كار جنگ را تمام شده پنداشتند و محل ماموريت‏خود را ترك كردند.آنها از غرب كوه رمات پايين آمده، وارد ميدان جنگ شدند تا قبل از پايان يافتن غنائم،سهمى براى خود بر دارند.در اين هنگام خالد كه از دور رمات را مى‏نگريست،متوجه خالى شدن آن از محافظان گرديد و برق آسا حمله خود را با شمارى اسب سوار آغاز كرد.اين بار ده نفر باقى مانده نتوانستند آنها را متوقف كنند.دشمن به آنها رسيد و آنان را از پاى در آورد و به مسلمانان متفرق كه هر يك در گوشه‏اى مشغول جمع آورى غنيمت بودند يورش برد و فاجعه از همين جا آغاز شد.

در اين درگيرى گروهى به شهادت رسيدند و بقيه هر يك به سويى رفتند.رسول خدا-ص-همراه امام على-ع-و شمارى از ياران،وارد وادى پشت‏سر خود در درون كوه احد شدند.آنها در اين وادى پانصد تا هفتصد متر راه را طى كردند و پس از آن از كوه بالا رفتند. پس از خاتمه تهديد دشمن،حضرت در پايين كوه در كنار وادى،نماز ظهر و عصر را اقامه كردند كه اكنون به جاى آن خرابه مسجد فسح قرار دارد.

تطبيق اين توضيحات را بر روى نقشه‏اى كه ضميمه كتاب شده است بهتر مى‏توان دريافت.

مقبرة الشهداء

مسلمانان به دفن شهداى اين غزوه پرداختند و به ياد آنان،مقبره‏اى در دامنه كوه احد ايجاد شد كه هميشه مورد احترام مسلمانان بوده است و بهترين عزيزان اسلام;از مهاجر و انصار در آنجا دفن شده‏اند.حمزه و دو تن از ديگر شهدا در يك قسمت،و ديگر شهيدان در فاصله 25 مترى آنها مدفون شده‏اند.

علاقه و علقه مسلمانان با كوه احد،آن اندازه بود كه رسول خدا-ص-فرمود:احد،كوهى است كه ما را دوست دارد و ما نيز آن را دوست داريم.

حمزه

يكى از شهدا در جنگ احد،حمزة بن عبد المطلب بود.او زمانى به رسول خدا-ص-ايمان آورد كه حضرت تحت فشار مشركان و اهانت و تمسخر آنان در مكه بود.حمزه با شهامت در برابر مشركان ايستاد و اهانت به رسول خدا-ص-را اهانت به خود تلقى كرد.آن عزيز به مدينه هجرت كرد و فرماندهى اولين نيروهاى مهاجم به مشركان را بر عهده داشت.در جنگ بدر گروه بسيارى از مشركان را به هلاكت رساند;به گونه‏اى كه هند،همسر ابو سفيان،كينه وى را به دل گرفت و وحشى را واداشت تا در احد به كمين حمزه نشيند و در موقع مناسب با نيزه وى را به شهادت برساند،و او نيز چنين كرد.آنگاه هند بر سر جنازه حمزه آمد و شكم او را پاره كرد و خواست از جگر حمزه بخورد كه در دهانش سنگ شد. رسول خدا-ص-در شهادت حمزه،كه از چهره‏هاى شاخص اصحاب بود،بسيار غمگين شد و به او لقب‏«سيد الشهدا»داد.

تا چند دهه قبل،مقبره حمزه قبه‏اى داشت كه مسلمانان زائر به زيارت آن مى‏شتافتند;اما دولت‏سعودى بر اساس معتقدات خود اين قبه را ويران ساخت و اكنون اطراف مقبره حمزه، ديوارى سيمانى با در و پنجره كشيده شده و راهى به درون آن براى زائران نيست.

حسام السلطنه در بيش از صد سال پيش نوشته است:اول وارد بقعه حمزه سيد الشهدا شديم،دهليزى داشت،از آنجا داخل صحن شديم.بقعه مباركه در سمت‏يسار(چپ)درب صحن واقع است و شبيه به دو تالار تو در تو است كه يك شاه‏نشين در وسط داشته باشد.ضريح مبارك در بقعه اول است و از دو طرف شاه‏نشين،راهى به طرف بقعه دوم است. (1)

مصعب بن عمير

يكى ديگر از شهداى احد مصعب بن عمير است.او با اين كه از اشراف زاده‏هاى مكه بود،به سوى اسلام شتافت و با وجود همه فشارها و آزارها،رسول خدا-ص-و اسلام را تنها نگذاشت.

آنگاه كه نخستين مسلمانان يثرب،در سال دوازدهم با رسول خدا-ص-بيعت كردند،آن حضرت مصعب را به عنوان مبلغ اسلام همراه آنان به يثرب فرستاد و او توانست گروه بسيارى از مردم يثرب را دعوت به اسلام كند.مهمترين ابزار وى قرآن بود و از همين جاست كه گفته‏اند:«فتحت المدينة بالقرآن‏»(مدينه با قرآن فتح شد).

قد و قامت مصعب همانند رسول خدا-ص-بود و زمانى كه به شهادت رسيد،قاتل وى گمان كرد رسول خدا-ص-را كشته است!و از همين رو فرياد زد كه محمد را كشته است.همين امر سبب شد تا برخى از مسلمانان از صحنه جنگ بگريزند.آنگاه خداوند به آنها فرمود:

«محمد رسولى همچون رسولان پيشين است;آيا اگر بميرد يا كشته شود،شما به جاهليت باز مى‏گرديد؟»

حنظله غسيل الملائكه

حنظله،راد مردى كه شب نبرد به كابين ازدواج گام نهاده بود،شب را كنار همسرش ماند و فردا با دلى لبريز از عشق خداوند به آوردگاه نبرد رفت و در جنگ شهد شهادت نوشيد.

همان گونه كه اشاره شد،در اين جنگ حدود هفتاد تن از مهاجر و انصار به شهادت رسيدند;كسانى كه در روزها سخت به يارى اسلام شتافته و از آن دفاع كردند.چندين خانواده بودند كه چند تن از عزيزان خود را در اين غزوه از دست داده بودند.مقبرة الشهداى احد از مكانهاى بسيار مقدس مدينه است.

مساجد و اماكن متبركه واقع در مسير و منطقه احد

مسجد البحير يا مسجد ابا ذر

مسيرى كه اكنون به نام‏«طريق سيد الشهدا»شهرت دارد،به طور تقريبى همان مسيرى است كه حضرت از مدينه تا احد طى كرده است.

دو طايفه مهم در مسير مدينه تا احد زندگى مى‏كردند.ابتدا طايفه بنى عبد اشهل بودند كه رسول خدا-ص-توقفى در ميان آنان داشت.مسجد آنها همان مسجدى است كه امروزه به نام مسجد ابوذر،صحابى راستگوى رسول خدا-ص-،شهرت داشته و در خيابان ابوذر،در فاصله پانصد مترى مسجد النبى واقع شده است.نام اصلى اين مسجد،مسجد البحير يا مسجد الاسواف يا مسجد السجده بوده است. (2) نام سجده از روايتى گرفته شده كه از نماز خواندن رسول خدا-ص-در اين مكان حكايت دارد و در آن آمده كه حضرت سجده‏طولانى در اين مسجد داشته است.بعدها و يا در همان زمان،مسلمانان اين مسجد را بر جاى سجده رسول خدا-ص-ساختند.معلوم نيست در دوره‏هاى بعد به چه دليل اين مسجد به نام ابوذر معروف شده است.

مسجد الدرع

از يادگارهاى غزوه احد مسجد الدرع است;مسجدى كه سر راه رسول خدا قرار داشت.در نقلهاى مربوط به مسير رسول خدا-ص-در جنگ احد،اشاره به بناى كوچكى شده كه معروف به شيخين بوده و در اصل تعلق به يك زن و شوهر پير داشته است.در تاريخ آمده است كه رسول خدا-ص-در آنجا توقف كوتاهى داشته‏اند و براى نماز(درع و)زره خود را در آوردند. مسجد الدرع كه اكنون در اين مسير قرار دارد يادگار رسول خدا-ص-در آنجاست.گفته شده حضرت نماز مغرب و عشا را در آنجا خوانده و تا صبح روز بعد ماندند.اين مسجد بعدها به نامهايى چون مسجد الدرع،مسجد البدائع و مسجد الشيخين ناميده شده است. (3)

برخى هم گفته‏اند عنوان‏«درع‏»بدان دليل است كه رسول خدا-ص-در آنجا درع پوشيده است.هر چند اين مساله در كتابهاى تاريخى نقل شده (4) اما برخى آن را نپذيرفته و گفته‏اند كه رسول خدا-ص-در مدينه درع پوشيده بودند! (5) مسجد الدرع حدود سيصد متر مانده به مسجد الاستراحه،در داخل يك فرعى بوده و سمت چپ كسى است كه به سمت احد مى‏رود. برابر كوچه‏اى كه مسجد الدرع در آن واقع شده پمپ بنزينى است با سرپوش كلاهكى.

مسجد المستراح

در امتداد مسير رسول خدا-ص-مسجد ديگرى قرار دارد كه در اصل متعلق به طايفه بنو حارثه بوده است.اين طايفه در اين ناحيه سكونت داشته و به كشت و زرع مشغول بوده‏اند.اين مسجد را مسجد المستراح يا مسجد الاستراحه مى‏نامند.رسول خدا-ص-مكرر به مسجد بنو حارثه آمده و در آنجا نماز مى‏خوانده‏اند.و نيز گفته مى‏شود كه مسجد الاستراحه يادگار غزوه احد است.بناى جديد اين مسجد اينك كنار خيابان واقع شده و با بنايى عالى و زيباست.

مسجد فسح

زمانى كه رسول خدا-ص-به وادى درون كوه احد رفتند،در فاصله تقريبى پانصد تا هفتصد متر در سمت راست اين وادى،در پايين كوه،داخل شعبى كه نامش شعب جرار بوده،در محلى نماز ظهر و عصر را خواندند.اين محل بعدها مسجد شده و به نام‏«مسجد فسح‏»شهرت يافت. احتمال مى‏رود كه نام آن‏«مسجد سفح‏»بوده كه به معناى مسجد پايين كوه است.

اين مسجد از كهن‏ترين مساجد منطقه احد بوده و در روايات امامان شيعه نيز توصيه بسيار به خواندن نماز در آن شده است.

بناى فعلى اين مسجد،يك چهار ديوارى مخروبه است كه اطراف آن را نرده آهنى كشيده‏اند و اين نرده هم رو به ويرانى است.در ميان مسجد هم كه مساحت تقريبى آن بين پانزده تا بيست متر مربع است،هوارهاى ديوارهاى تخريب شده مسجد ريخته شده است.آشكار است كه در تخريب آن تعمد در كار بوده است. پنجاه متر بالاتر از مسجد،در ارتفاع بيست مترى، غارى كوچك قرار دارد كه گفته‏اند آن حضرت ابتدا در آن غار مخفى شدند.اين مطالب مستند تاريخى ندارد گرچه مشهور است. (6)

مسجد ثنايا

ثنايا به معناى دندان است.گويند كه در اين نقطه،در جنگ احد،عتبة بن ابى وقاص دندان رسول خدا-ص-را شكست.در اين مكان مسجد بوده كه تا اين اواخر آثار آن وجود داشته و عكسهايى از آن باقى مانده است.محل آن به طور تقريبى به فاصله دويست تا سيصد متر در شمال شرق مرقد حمزه سيد الشهدا بوده است.كنار همين مسجد،سنگى بوده به نام حجر متكا كه رسول خدا-ص-در جنگ احد به آن تكيه داد.

در منطقه احد،مسجدى نيز به نام مسجد حمزه وجود دارد كه در حال حاضر در غرب مقبره حمزه واقع است.اين مسجد از مساجد متبركه نيست.

همچنين گفته شده كه بر بالاى كوه رمات،مسجد كوچكى بوده است.آن مسجد نيز كه اكنون آثارى ندارد،در شمار آثار متبرك نيست.گفتنى است كه در بسيارى از اوقات بر روى كوه رمات قلعه‏هاى كوچك و محلهاى ديدبانى ساخته مى‏شده كه همين امر سبب تخريب اين كوه شده است.

رفتن روى كوه رمات به هيچ روى مورد توصيه منابع شيعه قرار نگرفته است.

مهراس

در بالاى كوه احد محلى است به نام مهراس،جايى كه در دل كوه باران از قبل جمع شده است.رسول خدا-ص-با شمارى ياران و از جمله امير مؤمنان-ع-پس از بالا رفتن روى احد آنجا نشستند.امير مؤمنان-ع-ظرفى آب از مهراس براى شستشوى دهان رسول خدا-ص-، كه به دليل شكسته شدن دندان حضرت خونى بوده،آورد.اين آب به دليل تغيير بو مورد استفاده رسول خدا-ص-كه بسيار هم تشنه بود قرار نگرفت. (7)

در بالاى كوه احد،محلى نيز به نام قبه هارون وجود دارد.در نقلها آمده كه هارون در سفر حج به اينجا آمده و در اينجا مدفون شده است.دليلى بر اين مطلب وجود ندارد اما اين قبه با بنايى مخروبه و ديوارى حدود يك متر و نيم باقى مانده است.قبه مزبور در بالاترين نقطه كوه احد است.

الصاعدى از محققان محلى مى‏نويسد:در آنجا برخى خطوط كوفى را هم ديده كه تنها لفظ الله قابل خواندن بوده است.همچنين كتيبه‏اى با تاريخ 993 با نام‏«محمد على جرسخانى‏»بر صخره‏اى در آنجا وجود دارد.وى افزوده كه همين نام و تاريخ در مقبره شهداى بدر هم موجود بوده است. (8)

قبرستانى در سر راه احد بوده كه موقعيت آن تقريبا در محل درگيرى مسلمانان با مشركان بوده است.مسافر احد پيش از رسيدن به مقبرة الشهدا،اين قبرستان را در سمت چپ خود مى‏ديده است.گويند كه‏شمارى از شهداى احد هم در آن مدفون بوده‏اند. (9) از آنجا كه رسول خدا-ص-فرمود:هر كسى را در هر جا كه شهيد شد دفن كنيد،احتمال مى‏رود كه شمارى از شهداى احد در آنجا دفن شده باشند.اما شاهد مورد نظر گفته است كه سنگ قبرى در آنجا نبوده است.

مسجد امير المؤمنين-ع-

در برخى از منابع حديثى شيعه مسجدى با نام مسجد امير المؤمنين-ع-در احد ياد شده است.اين مسجد كه توصيه به نماز خواندن در آن شده،برابر مقبره حمزه سيد الشهدا معرفى شده است. (10) اكنون از چنين مسجدى خبرى نيست.

پى‏نوشتها

1-همان،ص 154

2-درباره اين مسجد نك:المدينه بين الماضى و الحاضر،ص 329-326،التحفة اللطيفه،ج 1،ص 67

3-تاريخ المعالم المدينة قديما و حديثا،ص 133

4-المغازى،ج 1،ص 219

5-المدينة بين الماضى و الحاضر،ص 374

6 -ابن شبه روايتى نقل كرده و در آن تصريح شده كه حضرت داخل اين غار در كوه احد نشدند.تاريخ المدينة المنوره،ج 1،ص 76

7-المغازى،ج 1،ص 249

8-احد،ص 24 و 25

9-سفرنامه مكه،حسام السلطنه،ص 154(سال 1297 ه.ق.)

10-بحار الانوار،ج 97،ص 225