در اينجا مناسب است كه نگاهى نيز به زيارتنامه هاى آن حضرت بيندازيم، براى آن حضرت چند زيارتنامه ذكر كرده اند كه به بعضى از آنها اشاره مى شود. يكى همان زيارتنامه معروفى است كه با جمله; اَلسلامُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ امتَحَنَكِ الّذى خَلَقَكِ قَبْلَ ان يَخْلُقَكِ ... .
اين زيارتنامه داراى سند است، و شيخ مفيد، شيخ طوسى، شيخ حرّ عاملى و علامه مجلسى و بعديها نيز آن را ذكر نموده اند.
در اين زيارتنامه كوتاه و مختصر جملاتى دالّ بر شهادت و يا شكستن پهلو و... وجود ندارد، و گويا اين زيارتنامه به نظر شيخ صدوق در من لايحضره الفقيه نرسيده و از اين جهت آن را نياورده است.
ديگر زيارتنامه مختصرى است كه شيخ مفيد در كتاب المزار مى آورد و بخشى از آن چنين است : اَلسّلامُ عَلَيْكَ يا رَسولَ اللّه (صلى الله عليه وآله وسلم)اَلسّلام عَلى اِبْنَتِكَ الصّديقةِ الطاهِرَة اَلسّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ يا سيدَةُ نِساءِالعالَمين، ايتّها البَتؤول الشَّهيّدة اَلطاهِرَة ، لَعَنَ اللّهُ مانِعَكِ اِرثَكِ و دافِعَكِ عَنْ حقّك ... .
كفعمى در بلدالامين و مجلسى در بحارالانوار نيز آن را آورده اند.
در زيارتنامه سوّم كه شيخ طوسى مى فرمايد اصحاب ما آن را در مقام زيارت آن حضرت مى خوانند اين جملات آمده است اَلسُّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسولِ اللّه ... اَلسَّلامَ عَلَيْكِ اَيَّتُها الصِديقَّةُ الشَهيْدَة ... اَلسَّلامُ عَلَيْكِ ايَتُّها المُضْطَهَدَةُ المَقْهُورَة...
شيخ طوسى اين زيارت را از شيخ صدوق گرفته است و متن آن از منشأت خود صدوق است. صدوق مى گويد پس از آنكه پشت به قبله و روى به جانب بيت فاطمه نمودم چنين گفتم: السلام عليك ... و در پايان مى افزايد: من در احاديث زيارتنامه اى براى حضرت فاطمه نيافتم، پس مى پسندم براى مراجعه كننده به كتابم آنچه را كه براى خودم مى پسندم.
در زيارتنامه چهارم كه مجلسى و ديگران آن را از سيد بن طاووس از كتاب مصباح الزائر او نقل مى كنند در فرازى از آن چنين آمده است :
... اَلسَّلامُ عَلَى البَتُولةِ الشَهيدَة ... اَلسَّلامُ عَلَيْكِ ايّتُهَاالمُمْتَحَنَة اَلسَّلامُ عَلَيْكِ ايَّتُهَا المَظْلُومَةُ الصّابِرَة لَعَنَ اللّهُ مَنْ مَنَعَكِ حَقَّكِ وَ دَفَعَكِ عَن اِرْثِكْ وَ لَعَنَ اللّهُ مَنْ ظَلَمَكِ وَ أعْنَتَكِ وَ غَصَّصَكِ بِريْقِكِ وَ أَدْخَلَ الذُّلَ بَيْتَكِ ...
در اين زيارتها شهيدة را به معناى گواه و الگو گرفتن و آن را همانند بتول ، راضيه ، مرضيه از القاب آن حضرت قرار دادن خلاف ظاهر است.زيرا شهيد به معناى كسى كه در ميدان جنگ و يا مظلومانه كشته شود در لسان پيامبر و ائمه (عليه السلام) بكار رفته ، و در صدر اسلام يك اصطلاح رايجى بوده است.
بنابراين اطلاق شهيدة به آن حضرت به اين معنا است كه آن حضرت مظلومانه به خاطر آسيبى كه به او رسيده بود وفات كرد. وانگهى ما در ميان اسماء و القابى كه از زبان پيامبر اسلام و ائمه اطهار براى آن بانوى بزرگوار ذكر شده لقبى به نام شهيدة ( به معناى شاهد و الگو ) نمى يابيم ، تا بگوييم شهيدة به همين معنا در زيارت نامه ها منظور است ، بلكه اين لقب نيز مثل صابرة ، ممتحنة ، مظلومة و مضطهدة و ... به خاطر آسيب مهاجمين به آن حضرت ، كه منتهى به رحلت او گرديد بعداً به او داده شده است.
در زيارتنامه پنجم كه مرحوم مجلسى و محدّث قمى آن را از سيّد بن طاووس متوفّاى 664 نقل نموده اند جملاتى به صورت صريح بر شكستن پهلو و كشتن فرزندش محسن و غصب كردن حق وى دلالت مى كند.
... وَ صَلِّ عَلَى الْبَتولِ الطاهِرَةْ، الصِديْقَةِ المَعْصُومَة، التَقيّةِ النَّقيَّة، الرَضيّة المَرْضيَّة، الزَكيَّةِ الرَشيْدَة، المَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَة، المَغصوبَةِ حَقُّها المَمْنُوعَةِ اِرْثُها، المَكْسُورَةِ ضِلْعُها، المَظْلُومِ بَعْلُها المَقْتُولِ وَلَدُها ...
البتّه علامه مجلسى تصريح مى كند كه سند اين زيارت به نظرش نرسيده است، ولى اكثر محدّثين شيعه اين زيارت را در كتاب دعا و زياراتشان آورده اند.
اين حاكى از آن است كه محتوى اين زيارت مورد قبول و باور علماى شيعه بوده است و اگر اين ظلم و ستمها بر آن حضرت واقع نشده بود خواندن اين زيارتنامه با توجّه به اينكه زيارت يك عمل عبادى است مشروع و جايز نمى بود.
درنتيجه از نظر علماى شيعه، مسأله در حدّ تهديد به احراق پايان نمى يابد بلكه مأمورين خليفه به خانه ريختند و در اين رهگذر به فاطمه زهرا (س) آسيب و صدمه رسانيدند به گونه اى كه فرزندى را كه در رحم داشت، ساقط كرد، و از صدمات آن به بستر مريضى افتاد و در آن كسالت رحلت كرد.
به تصريح مرحوم شيخ الطائفه در تلخيص الشافى اين مسأله نزد شيعه معروف و بلاخلاف است.