ز - نماز ميّت
احاديث شريف:
1 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"ينبغي لأولياء الميّت منكم أن يؤذنوا اخوان الميّت بموته،فيشهدون جنازته ويصلّون
عليه ويستغفرون له فيكتب لهم الأجر ويكتب)ويكتسب( للميّت الاستغفار ويكتسب هو الأجر
فيهم وفيما اكتسب لهمن الاستغفار"(164).
"براى اولياى ميّت شايسته است كه فوت او را براى مؤمنين اعلامكنند تا آنان در
جنازه او حضور يابند و بر او نماز بگذارند و براى اوآمرزش بطلبند و بدين ترتيب هم
براى آنان و هم براى خود ميّت،پاداش و آمرزش نصيب خواهد شد."
2 - گروهى از مردم يهود نزد رسول خداصلى الله عليه وآله آمدند و مسائلى را ازآن
حضرت پرسيدند تا آنجا كه حضرت فرمود:
"وما من مؤمن يصلّي على الجنائز إلّا أوجب اللَّه له الجنّة إلّا أن يكونمنافقاً
أو عاقّاً"(165).
"هيچ مؤمنى نيست كه بر ميّت نماز بخواند مگر اينكه خداوندبهشت را براى او واجب
مىگرداند جز كسى كه منافق يا عاقّ والدينباشد."
3 - از امام صادقعليه السلام سئوال شد كه بر كودك چه وقت نماز خواندهمىشود؟
فرمود:
"إذا عقل الصلاة. قلت: متى تجب الصلاة عليه؟ فقال: إذا كان ابنستّ سنين والصيام
إذا أطاقه"(166).
"زمانى كه نماز را بفهمد. گفتم: چه زمان نماز بر كودك واجبمىشود؟ فرمود: وقتى به
شش سالگى برسد، و روزه گرفتن، هرگاهتحمّل آن را داشته باشد."
4 - امام صادقعليه السلام از پدرانشعليهم السلام نقل مىكند:
"يورث الصبي ويصلّى عليه إذا سقط من بطن اُمّه فاستهلّ صارخاًوإذا لم يستهلّ صارخاً
لم يورث ولم يصلّ عليه"(167).
"كودك ارث مىبرد و بر او نماز خوانده مىشود، اگر كه از شكممادر زنده متولدّ شود،
يعنى صدايى از او شنيده شود و اگر بعد ازسقط از شكم مادر، هيچ فريادى از او شنيده
نشود نه ارث مىبرد و نهبر او نماز خوانده شود."
5 - از امام موسى بن جعفرعليه السلام نقل شده است:
"سألته عن الرجل يصلّي، له أن يكبّر قبل الإمام؟ قال: لا يكبّر إلّا معالإمام فإن
كبّر قبله أعاد التكبير"(168).
"از او پرسيدم: كسى كه نماز ميّت مىخواند، آيا مىتواند قبل ازامام تكبير بگويد؟
فرمود: تنها همراه با امام تكبير بگويد و اگر قبل ازامام تكبير گفت بايد تكبير را
اعاده كند."
6 - جابر از ابى جعفر نقل مىكند:
"قلت: أرأيت إن فاتني تكبيرة أو أكثر؟ قال: تقضي ما فاتك. قلت:استقبل القبلة؟ قال:
بلى وأنت تتبع الجنازة"(169).
"به امام باقرعليه السلام گفتم: اگر در نماز ميّت يك يا چند تكبير از منفوت شود
)يعنى قبل از رسيدن من چند تكبير را گفته باشند( چه كاركنم؟ فرمود: آنچه را فوت شده
قضا كن. گفتم: آيا رو به قبله قضاكنم؟ گفت: بلى روبه قبله قضا مىكنى، در حاليكه
جنازه را هم دنبالمىنمايى."
7 - از امام صادقعليه السلام نقل شده است:
"سألته عن الحائض تصلّي على الجنازة؟ فقال: نعم، ولا تقفمعهم، والجنب يصلّي على
الجنازة"(170).
"از او پرسيدم كه آيا حائض مىتواند بر ميّت نماز بخواند؟فرمود: بلى، ولى همراه
مردان نمىايستد. و جنب هم مىتواند برميّت نماز بخواند."
8 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"يصلّي على الجنازة أوْلى الناس بها أو يأمر من يحبّ"(171).
"كسيكه به ميّت نزديكتر است، بر او نماز مىگذارد، يا به هر كسكه دوست دارد دستور
دهد."
9 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إذا حضر الإمام الجنازة فهو أحقّ الناس بالصلاة عليها"(172).
"وقتى امام بر جنازه حاضر شود، او شايستهترين مردم است براىخواندن نماز ميّت."
10 - ابو بصير از امام صادقعليه السلام نقل مىكند:
"سألته عن المرأة تموت من أحقّ أن يصلّي عليها؟ قال: الزوج.قلت: الزوج أحقّ من الأب
والأخ والولد، قال: نعم"(173).
"سئوال كردم كه زن مىميرد چه كسى شايستهتر است كه بر اونماز بخواند؟ فرمود: شوهر.
گفتم: شوهر از پدر و برادر و فرزند،شايستهتر است؟ فرمود: بلى."
11 - زراره از امام باقرعليه السلام نقل مىكند:
"قلت: المرأة تؤمّ النساء؟ قال: لا، إلّا على الميّت إذا لم يكن أحدأوْلى منها،
تقوم وسطهنّ في الصف معهنّ فتكبّر ويكبّرن"(174).
"گفتم: آيا زن مىتواند در نماز ميّت، براى زنان ديگر امامت كند؟فرمود: نه، مگر
اينكه ميّت غير از آن زن، كس ديگرى را نزديكتر از اونداشته باشد. در اين صورت آن زن
در وسط زنان در صف با آنهامىايستد و تكبير مىگويد و آنان هم تكبير مىگويند."
12 - يسع بن عبداللَّه قمّى مىگويد:
"سألت أبا عبداللَّهعليه السلام عن الرجل يصلّي على جنازة وحده؟ قال:نعم. قلت:
فاثنان يصلّيان عليها؟ قال: نعم، ولكن يقوم الآخر خلفالآخر ولا يقوم بجنبه"(175).
"از امام صادقعليه السلام پرسيدم كه آيا مرد مىتواند به تنهايى بر ميّتنماز
بخواند؟ فرمود: بلى. گفتم: دو نفر هم مىتوانند بر ميّت نمازبخوانند؟ فرمود: بلى،
ولى بايد يكى پشت سر ديگرى بايستد نه دركنار او."
13 - محمّد بن على بن الحسينعليه السلام فرمود:
"إنّ النساء كنّ يختلطن بالرجال في الصلاة على الجنائز، فقالالنبيّصلى الله عليه
وآله: أفضل المواضع في الصلاة على الميّت الصفّ الأخير،فتأخّرن إلى الصف الأخير
فيبقى فضله على ما ذكره"(176).
"در نماز بر ميّت، زنان با مردان مخلوط مىشدند، پس پيامبرصلى الله عليه
وآلهفرمود: بهترين جا براى نماز بر ميّت، صف اخر است. پس زنان بهصف آخر رفتند و
فضيلت صف آخر همچنان باقى ماند."
تفصيل احكام:
1 - نماز گذاردن ميّت مسلمان، واجب است. نماز بر ميّت كودك تاقبل از رسيدن به شش
سالگى واجب نيست اگر چه جائز است درصورتيكه زنده متولّد شده باشد.
2 - نماز بر جنازه غير مسلمانان يا كسى كه محكوم به كفر شده استمانند مرتدّ، جائز
نيست، و ميّتى كه در بلاد مسلمين پيدا شدهاست، بر او نماز خوانده مىشود و همچنين
بنابر احتياط بر ميّتىكه در ساير بلاد پيدا شده باشد، ولى احتمال دارد كه
مسلمانباشد نماز خوانده مىشود.
3 - در كفايت نماز، ايمان نماز گزار شرط است و همچنين بنابر احوطاذن ولى نيز شرط
است، امّا نماز كودك بنابر احوط كفايتنمىكند.
4 - وقت نماز ميّت، بعد از غسل و كفن است و اگر غسل و كفن امكاننداشته باشد، بعد
از پوشاندن عورتش، بر او نماز گزارده شودواگر دفن شده، در همان حالت بر او نماز
خوانده مىشود و تغييردادن وضعيّت او بنابر اقوى جائز نيست.
5 - نماز ميّت بصورت جماعت نيز جائز است و در اين صورتهمگى بايد نيّت وجوب نمايند
و اگر برخى نماز ميّت رابجاآوردند و دسته دوم كه مىخواهند نماز بخوانند، بايد
نيّتاستحباب كنند.
6 - بر اعضاى ميّت، در صورتيكه قلب ميّت در ميان آن عضوها باشد،بر آنها نماز خوانده
مىشود.
7 - اگر اولياى ميّت متعدّد باشند بايد از همگى اجازه گرفته شود و اگرولىّ ميّت، زن
باشد جائز است خودش بر ميّت نماز بگذارد يا بهديگران اجازه دهد كه بر او نماز
بخوانند.
8 - نماز ميّت با جماعت، افضل است و شرايط جماعت در اين جامانند شرايط جماعت در
نمازهاى واجب ديگر است ولى امام دراين جا نسبت به مأمومين، وظيفه ديگرى جز اجازه
گرفتن از ولىّبر عهده ندارد.
9 - بنابر احوط بايد مأموم پشتسر امام بايستد و زنان پشتسر مردانبايستند و حائض
به تنهايى در يك صف بايستد.
10 - وقتى كه به نماز ميّت حاضر شدى، اگر ديدى كه امام بعضى ازتكبيرات را گفته است،
مىتوانى همراه با امام تكبير بگويى و بعداز پايان يافتن نماز امام، تكبيرات
باقيمانده را با دعاى آن تكميلكنى و اگر بترسى از اينكه جنازه را بردارند، تكبيرات
باقيمانده راپشتسرهم بدون دعا بگو و يا در حاليكه به دنبال جنازه حركتمىكنى،
بقيّه تكبيرات را بگو.
ح - چگونگى نماز ميّت
احاديث شريف:
1 - محمّد بن مهاجر از مادرش امّ سلمه نقل مىكند:
"سمعت أبا عبداللَّهعليه السلام يقول: كان رسول اللَّهصلى الله عليه وآله إذا
صلّى على ميّتكبّر وتشهّد ثمّ كبّر وصلّى على الأنبياء ودعا ثمّ كبّر ودعا
للمؤمنين)واستغفر للمؤمنين والمؤمنات(، ثمّ كبّر الرابعة ودعا للميّت، ثمّ
كبّرالخامسة وانصرف، فلمّا نهاه اللَّه عزّ وجلّ عن الصلاة على المنافقين
كبّروتشهدّ ثمّ كبّر وصلّى على النبيّين ثمّ كبّر ودعا للمؤمنين، ثمّ كبّر
الرابعةوانصرف ولم يدع للميّت"(177).
"از امام صادقعليه السلام شنيدم كه مىگفت: پيامبر خدا وقتى كه برميّت نماز
مىگذاشت، تكبير مىگفت و شهادتين را مىخواند، سپستكبير مىگفت و به پيامبران
صلوات مىفرستاد و دعا مىكرد، سپستكبير مىگفت و براى مؤمنين و مؤمنات دعا مىكرد
و آمرزشمىطلبيد، سپس تكبير چهارم را مىگفت و براى ميّت دعا مىكردو سپس تكبير
پنجم را مىگفت و نماز را به پايان مىرسانيد. وچونخداوند آن حضرت را از نماز بر
منافقين نهى كرد، بعد از تكبير چهارمنماز را به پايان مىرسانيد، و براى ميّت دعا
نمىكرد."
2 - زراره از امام صادقعليه السلام درباره نماز ميّت نقل مىكند كه امامفرمود:
"تكبّر، ثمّ تصلّي على النبيّصلى الله عليه وآله، ثمّ تقول: اللّهمّ عبدك ابن عبدك
ابنأمتك، لا أعلم )منه( إلّا خيراً، وأنت أعلم به )منّا(، اللّهمّ إن كان
محسناًفزد في إحسانه )حسناته( وتقبّل منه، وإن كان مسيئاً فاغفر له ذنبهوافتتح له
في قبره، واجعله من رفقاء محمّدصلى الله عليه وآله، ثمّ تكبّر الثانية
وتقول:اللّهمّ إن كان زاكياً فزكّه، وإن كان خاطئاً فاغفر له، ثمّ تكبّر الثالثة
وتقول:اللّهمّ لا تحرمنا أجره ولا تفتنا بعده، ثمّ تكبّر الرابعة وتقول: اللّهمّ
اكتبهعندك في عليّين، واخلف على عقبه في الغابرين، واجعله من رفقاءمحمّدصلى الله
عليه وآله، ثمّ كبّر الخامسة وانصرف"(178).
"تكبير مىگوئى و سپس بر پيامبرصلى الله عليه وآله صلوات مىفرستى و سپسمىگوئى:
"اللّهمّ عبدك ابن عبدك ابن أمَتك لا أعلم منه إلّا خيراً وأنتأعلم به منّا.
اللّهمّ إن كان محسناً فزد في إحسانه وتقبّل منه، وإن كانمسيئاً فاغفر له ذنبه
وافسح له في قبره واجعله من رفقاء محمّدصلى الله عليه وآله"پس تكبير دوم را مىگويى
و بعد از آن مىگويى: "اللّهمّ إن كان زاكياًفزكّه وإن كان خاطئاً فاغفر له"، و بعد
از تكبير سوم مىگويى: "اللّهمّلا تحرمنا أجره ولا تفتنا بعده"، و بعد از تكبير
چهارم مىگويى:"اللّهمّ اكتبه عندك في علّيين، واخلف على عقبه في الغابرين،واجعله
من رفقاء محمّدصلى الله عليه وآله"، يس تكبير پنجم را مىگويى ومنصرف مىشوى."
3 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"مات رجل من المنافقين فخرج الحسين بن عليعليه السلام يمشي فلقيهمولى له فقال له:
إلى أين تذهب؟ فقال: أفرّ من جنازة هذا المنافق أناُصلّي عليه، فقال له الحسين: قم
إلى جنبي فما سمعتني أقول فقل مثله،قال: فرفع يديه فقال: اللّهمّ اخزِ عبدك في
عبادك وبلادك، اللّهمّ اصله أشدّنارك، اللّهمّ أذقه حرّ )أحرّ( عذابك، فإنّه كان
يتولّى أعدائك، ويعاديأوليائك، ويبغض أهل بيت نبيّك"(179).
"مردى از منافقين فوت كرد پس حسين بن عليعليه السلام از منزل خارجشده و راه
مىرفت كه يكى از دوستانش آن حضرت را ملاقات كرد.حسين بن على گفت: به كجا مىروى؟
گفت: فرار مىكنم از اينكه برجنازه اين منافق نماز بخوانم. حسينعليه السلام به او
گفت: بيا در كنار منبايست، هرچه من مىگويم تو هم بگو، پس دستانش را بلند كرد
وفرمود: "اللّهمّ اخز عبدك في عبادك وبلادك، اللّهمّ اصله أشدَّ نارك،اللّهمّ أذقه
حرّ )أحرّ( عذابك، فإنّه كان يتولّى أعداءك، ويعاديأولياءك، ويبغض أهل بيت نبيّك."
4 - ابو بصير مىگويد:
"قلت لأبي عبداللَّهعليه السلام: لأيّ علّة )شيء( نكبّر على الميّت خمستكبيرات،
ويكبّر مخالفونا بأربع تكبيرات؟ قال: لأنّ الدعائم التي بُنِيعليها الإسلام خمس:
الصلاة، والزكاة، والصوم، والحجّ، والولاية لنا أهلالبيت، فجعل اللَّه للميّت من
كلّ دعامة تكبيرة، وإنّكم أقررتم بالخمسكلّها، وأقرّ مخالفوكم بأربع وأنكروا
واحدة، فمن ذلك يكبّرون علىموتاهم أربع تكبيرات، وتكبّرون خمساً"(180).
"به امام صادقعليه السلام عرض كردم كه به چه علّت بر ميّت پنج تكبيرمىگوئيم در
حاليكه مخالفين ما چهار تكبير مىگويند؟ فرمود: چونستونهايى كه اسلام بر آنها بنا
شده پنج است: نماز، زكات، روزه،حجّ و ولايت ما اهل بيت، و لذا از هر ستونى براى
ميّت يك تكبيرقرار داده شده است و شما هر پنج ستون را قبول داريد، امّا مخالفينشما
چهار ستون را قبول داشته و يكى را منكرند. بنابراين آنان برمردگان خود چهار تكبير و
شما پنج تكبير مىگوييد."
5 - ابو بصير از امام باقرعليه السلام نقل مىكند:
"كبّر رسول اللَّهصلى الله عليه وآله على حمزة سبعين تكبيرة، وكبّر عليّعليه
السلام عندكمعلى سهل بن حنيف خمساً وعشرين تكبيرة، قال: كبّر خمساً خمساً،كلّما
أدركه الناس قالوا: يا أمير المؤمنين، لَمْ ندرك الصلاة على سهلفيضعه فيكبّر عليه
خمساً، حتى انتهى إلى قبره خمس مرّات"(181).
"رسول خداصلى الله عليه وآله بر جنازه حمزه هفتاد تكبير گفت وعلىعليه السلام
برجنازه سهل بن حنيف بيست و پنج تكبير گفت، بدين ترتيب كه پنجتاپنجتا تكبير
مىگفت، زيرا هر بار كه مردم براى نماز مىآمدند،مىگفتند: يا امير المؤمنين! ما
نماز بر سهل را درك نكرديم پس ميّترا مىگذاشتند و حضرت پنج تكبير مىگفت و تا
زمانى كه بر قبرشرسيدند نماز پنج بار تكرار شد."
6 - امام باقرعليه السلام فرمود:
"ليس في الصلاة على الميّت قراءة ولا دعاء موقّت، تدعو بما بدالك، وأحقّ الموتى أن
يدعى له المؤمن، وأن يبدأ بالصلاة على رسولاللَّهصلى الله عليه وآله"(182).
"نماز ميّت، قرائت و دعاى مُعيّنى ندارد، هرچه خواستى دعاكن، و مؤمن شايستهترين
فردى است كه براى او دعا شود، و نماز برميّت با صلوات بر رسول خداصلى الله عليه
وآله آغاز گردد."
7 - امام رضاعليه السلام فرمود:
"علّت اينكه نماز ميّت ركوع و سجود ندارد اين است كه هدف ازاين نماز تنها شفاعت
براى اين بندهاى است كه از ما ترك خود بريدهوبه آينده خود نيازمند است و ما نماز
ميّت را بدون وضو تجويزكرديم چون ركوع و سجود ندارد.(183)"
8 - از ابوالحسن رضاعليه السلام سئوال شد درباره نماز ميّت، فرمود:
"سألته عن الصلاة على الميّت قال: أمّا المؤمن فخمس تكبيرات،وأمّا المنافق فأربع
ولا سلام فيها"(184).
"نماز ميّت مؤمن پنج تكبير دارد و منافق چهار و اين نماز سلامندارد."
9 - راوى مىگويد:
"صلّيت خلف أبي عبداللَّهعليه السلام على جنازة فكبّر خمساً، يرفع يده فيكلّ
تكبيرة"(185).
"من بر جنازهاى پشت سر امام صادقعليه السلام نماز خواندم پس آنحضرت پنج تكبير
گفت و در هر تكبير دستانش را بلند مىكرد."
10 - امام صادق، از پدرش، از علىعليه السلام روايت مىكند كه:
"آن حضرت هر زمان كه بر جنازهاى نماز مىخواند از محلّ نمازبلند نمىشد تا اينكه
جنازه را بر سر دست مردم مىديد.(186)"
11 - زيد بن على، از پدرانش، از علىعليه السلام نقل مىكند كه آنحضرت در نماز بر
طفل مىگفت:
"اللّهمّ اجعله لأبويه ولنا سلفاً وفرطاً وأجراً.(187)"
12 - از حضرت موسى بن جعفرعليه السلام، روايت شده است كه سئوالكردند آيا مىتوان
پيش از امام تكبير گفت؟ فرمود:
"لا يكبّر إلّا مع الإمام، فإن كبّر قبله أعاد التكبير"(188).
تكبير نگويد، مگر همراه با امام و اگر قبل از امام تكبير بگويد بايدتكبير را اعاده
نمايد.
13 - از امام صادقعليه السلام سئوال شد درباره ميّتى كه بر او نماز خواندهشده است
و بعد از نماز امام جماعت، متوجّه شدند كه ميّت برعكس گذاشته شده يعنى پاهايش در
محلّ سرش گذاشته شدهاست؟ امام فرمود:
"يسوّى وتعاد الصلاة عليه، وإن كان قد حمل ما لم يدفن، فإن دفنفقد مضت الصلاة
عليه، ولا يصلّى عليه وهو مدفون"(189).
"ميّت را درست بگذارند و نماز را اعاده كنند، اگر چه ميّت را ازمحلّش برداشته باشند
و دفن نشده باشد امّا اگر بعد از دفن متوجّهشدند، نماز صحيح بوده و دو باره بر او
در حاليكه مدفون است نمازخوانده نمىشود."
14 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"لا بأس بالصلاة على الجنائز حين تغيب الشّمس وحين تطلع إنّماهو استغفار"(190).
"نماز بر جنازه در هنگام غروب يا طلوع خورشيد اشكال ندارد،زيرا اين نماز يكنوع
استغفار وطلب آمرزش است."
15 - محمّد بن مسلم از يكى از دو امامعليه السلام نقل مىكند:
"سألته عن الرجل تفجأه الجنازة وهو على غير طهر قال: فليكبّرمعهم"(191).
"از او سئوال كردم درباره شخصى كه طهارت ندارد امّا جنازهرسيده، آيا مىتواند نماز
بخواند؟ فرمود: با ساير نمازگزاران تكبيربگويد )نماز ميّت بخواند(."
16 - حلبى مىگويد:
"سئل أبو عبداللَّهعليه السلام عن الرجل تدركه الجنازة وهو على غير وضوء،فإن ذهب
يتوضّأ فاتته الصلاة قال: يتيمّم ويصلّي"(192).
"از امام صادقعليه السلام سئوال شد درباره مردى كه جنازه حاضرگرديده است، امّا او
وضوء ندارد و اگر برود وضوء بگيرد نماز فوتمىشود. فرمود: تيمّم كند ونماز
بخواند."
17 - امام صادقعليه السلام فرمود:
"إذا دخل وقت صلاة مكتوبه فابدأ بها قبل الصلاة على الميّت، إلّاأن يكون الميّت
مبطوناً أو نفساء أو نحو ذلك"(193).
"زمانى كه وقت نماز واجب فرارسد، قبل از نماز ميّت به نمازواجب شروع كن مگر اينكه
ميّت مبطون يا نفساء ) زنى كه در حالزايمان مرده( و مانند آن باشد."
18 - از امام صادقعليه السلام سئوال شد درباره دو يا سه ميّت كه چگونهبر آنان
نماز خوانده شود؟ در جواب فرمود:
"إن كان ثلاثة أو اثنين أو عشرة أو أكثر من ذلك فليصلِّ عليهم صلاةواحدة، يكبّر
عليهم خمس تكبيرات، كما يصلّي على ميّت واحد، ومن)قد( صلّى عليهم جميعاً يضع ميّتاً
واحداً ثمّ يجعل الآخر إلى الية الأوّل،ثمّ يجعل )رأس( الثالث إلى الية الثاني شبه
المدرج، حتى يفرغ منهمكلّهم ما كانوا، فإذا سوّاهم هكذا قام في الوسط فكبّر خمس
تكبيرات،يفعل كما يفعل إذا صلّى على ميّت واحد، سئل فإن كان الموتى رجالاًونساء؟
قال: يبدء بالرجال فيجعل رأس الثاني إلى الية الأوّل حتى يفرغمن الرجال كلّهم، ثمّ
يجعل رأس المرأة إلى إلية الرجل الأخير، ثمّ يجعلرأس المرأة الاُخرى إلى إلية
المرأة الاُولى حتى يفرغ منهم كلّهم، فإذاسوّى هكذا قام في الوسط وسط الرجال فكبّر
وصلّى عليهم كما يصلّيعلى ميّت واحد"(194).
"اگر سه يا دو يا ده يا بيشتر از آن باشند، براى همه آنان يك نمازخوانده مىشود
وپنج تكبير براى همه آنان گفته مىشود، همانطور كهبراى يك ميّت نماز خوانده مىشود
و كسى كه بر همه آنان نمازمىخواند، ميّت اول را در زمين بگذارد و سپس سر ميّت دوم
را برابرباسن ميّت اول و سر ميّت سوم را هم برابر باسن ميّت دوم قرار دهدوهكذا
چهارم و پنجم را تا آخر، همانند پلّه. بعد از فراغت از اين كار،در وسط همه آنان
بايستد و پنج تكبير بگويد و همان كارى را بكند كهدر نماز يك ميت مىكند. سئوال شد
كه اگر مردگان، زن و مرد باشندچه بايد كرد؟ فرمود: از مردان شروع كند يعنى ميّتهاى
مرد را بهترتيبى كه در بالا گفته شد بگذارد و سپس ميّت زن را برابر باسن ميّتمرد
اخير بگذارد و همچنين سر ميّت زن دوم را برابر باسن زن اولقرار دهد تا آخر ...
بعد در وسط مردان بايستد و تكبير بگويد و نمازبخواند همانطور كه بر يك ميّت نماز
مىخواند."
19 - از امام موسى بن جعفرعليه السلام روايت شده است:
"سألته عن قوم كبّروا على جنازة تكبيرة أو اثنتين ووضعت معهااُخرى كيف يصنعون؟ قال:
إن شاؤوا تركوا الاُولى حتى يفرغوا منالتكبير على الأخيرة وإن شاؤوا رفعوا الاُولى
وأتمّوا ما بقي على الأخيرةكلّ ذلك لا بأس به"(195).
"از او سئوال كردم درباره گروهى كه بر جنازهاى نماز مىگذارند،يك يا دو تكبير
گفتند و در همين حال جنازه ديگرى را در كنار جنازهاوّل گذاشتند، چه كار كنند؟
فرمود: اگر خواستند جنازه اول را همهمانجا بگذارند تا از نماز بر دوم فارغ شوند و
اگر هم خواستند پس ازاتمام نماز اول جنازه اول را بردارند و باقيمانده تكبيرات
جنازه دوم رااتمام كنند، همه اينها اشكال ندارد."
20 - راوى مىگويد:
"قلت لأبي الحسن الرضاعليه السلام: قوم كسر بهم في بحر فخرجوا يمشونعلى الشطّ فإذا
هم برجل ميّت عريان والقوم ليس عليهم إلّا مناديلمتّزرين بها، وليس عليهم فضل ثوب
يوارون الرجل فكيف يصلّون عليهوهو عريان؟ فقال: إذا لم يقدروا على ثوب يوارون به
عورته فليحفرواقبره ويضعوه في لحده ويوارون عورته بلبن أو أحجار أو تراب ثمّ
يصلّونعليه ثمّ يوارونه في قبره. قلت: ولا يصلّون عليه وهو مدفون بعد مايدفن؟ قال:
لا، لو جاز ذلك لأحد لجاز لرسول اللَّهصلى الله عليه وآله فلا يصلّى علىالمدفون
ولا على العريان"(196).
"به امام ابوالحسن الرضاعليه السلام گفتم: گروهى كشتىشان در درياشكسته شده است و
آنان از دريا بيرون آمده و در ساحل قدم مىزدندكه مرد مرده برهنهاى را ديدند و
آنان هم جز لُنگى كه براى خود اِزاروساتر عورت ساخته بودند چيز اضافهاى كه بتواند
ميّت برهنه رابپوشاند، نداشتند پس چگونه بر او نماز بخوانند در حاليكه او
برهنهاست؟ فرمود: اگر لباسى كه عورت او را بپوشاند نداشته باشند، پسبراى او قبرى
حفر كنند و او را در ميان قبرش بگذارند و عورت او را باآجر يا سنگ يا خاك بپوشانند،
بعد بر او نماز بگذارند و سپس درقبرش بخاك بسپارند. پرسيدم: اگر ميّت دفن شده باشد
بر او نمازخوانده نمىشود؟ فرمود: نه، اگر اين كار براى كسى جائز مىبودبراى رسول
خداصلى الله عليه وآله جائز مىبود، پس بر ميّت دفن شده و ميّتبرهنه نماز خوانده
نمىشود."
21 - از امام صادقعليه السلام سئوال شد كه:
"شارب الخمر والزاني والسارق يصلّى عليهم إذا ماتوا؟ فقال: نعم"(197).
"آيا بر ميّت شرابخوار و زناكار و دزد نماز خوانده مىشود؟ درجواب فرمود: بلى."
22 - على بن جعفر مىگويد:
"انّه سأل أخاه موسى بن جعفرعليه السلام عن الرجل يأكله السبع أو الطيرفتبقى عظامه
بغير لحم كيف يصنع به؟ قال: يغسّل ويكفّن ويصلّى عليهويدفن"(198).
"از برادرش امام موسى بن جعفرعليه السلام پرسيد درباره مرديكه درندهيا پرنده او را
خورده و تنها استخوانش بدون گوشت باقى مانده استبا او چه بايد كرد؟ فرمود: غسل و
كفن مىشود و بر او نماز خواندهمىشود و به خاك سپرده مىشود."
23 - از امام صادقعليه السلام سئوال شد كه آيا زنان بر ميّت نمازمىخوانند؟ فرمود:
"إنّ زينب بنت رسول اللَّهصلى الله عليه وآله توفّيت وأنّ فاطمة-سلام اللَّه
عليها-خرجت في نسائها فصّلت على اُختها"(199).
"زينب دختر پيامبر خداصلى الله عليه وآله فوت كرد و حضرت فاطمه- سلاماللَّه عليها-
با زنان همراه خود بيرون شد و بر جنازه خواهر خود نمازخواند."
تفصيل احكام:
1 - كيفيّت معروف در نماز ميّت اين است كه پنج تكبير بگوئى، بعد ازتكبير اوّل شهادت
به توحيد و رسالت پيامبر اسلامصلى الله عليه وآله مىدهى وبعد از تكبير دوّم بر
محمّد و آل اوصلى الله عليه وآله صلوات مىفرستى و بعد ازتكبير سوم براى مؤمنين و
مؤمنات دعا مىكنى و بعد از تكبيرچهارم براى خود ميّت دعا مىكنى و آمرزش مىطلبى و
با تكبيرپنجم نماز تمام مىشود.
2 - اگر اذكار مختلف را بعد از تكبير اوّل بخوانى و از تكبير دوم دعاوطلب آمرزش
براى ميّت را شروع كنى، جائز است زيرا نماز ميّتدعا است و چيز واجب مشخّص غير از
دعا براى ميّت نداردوبهتر اين است كه شهادتين را هم اضافه كنى و در رواياتى كهگذشت
درباره كيفيّتهاى نماز ميّت هم اشاراتى وجود داشت.
3 - چهار تكبير براى نماز ميّت كفايت نمىكند مگر براى تقيّه يا اينكهميّت منافق
باشد. در صورتى كه از حدّ واجب كمتر تكبير گفتهباشد، اگر موالات باقى است بايد
تكبيرات را تكميل كند و اگرموالات از بين رفته باشد نماز را اعاده نمايد.
4 - در هنگام نماز بر ميّت، دعا كردن با زبانهاى ديگر جائز استمشروط بر اينكه
حداقلّ اذكار واجب، به زبان عربى خوانده شود.
5 - نماز ميّت، سلام و همچنين ركوع و سجود هم ندارد و كسى كه بهقصد تشريع، اين
امور را در نماز ميّت اضافه كند، بدعت كردهاست.
6 - جائز است در دعاهاى نماز با ضمير مذكّر يا مؤنّث به ميّت اشارهكنى مخصوصاً در
صورتى كه جنس او را هم ندانى، بدين ترتيبكه اگر ضمير را مذكّر آوردى، منظورت بدن
يا نعش باشد و اگرمؤنّث آوردى به جنازه اشاره كرده باشى.
7 - اگر ندانى كه تكبير چندم را گفتهاى، بنا را بر حداقل بگذار مگراينكه دليلى بر
حداكثر داشته باشى.
8 - واجب است در هنگام نماز، ميّت به پشت گذاشته شود و سر ميّتبه طرف راست نماز
گزار قرار بگيرد و نماز گزار، پشت ميّتبايستد و بين او و ميّت، حايلى نباشد و
جنازه از نمازگزار دورنباشد مگر اينكه صفوف جماعت متّصل بهم باشد و همچنينواجب
است نمازگزار رو به قبله بايستد و در موقع نماز، ميّتغسل و كفن شده باشد و اگر كفن
نداشته باشد، عورت او پوشاندهشود.
9 - نمازگزار در حين نماز ميّت بايد ايستاده باشد و به گونهاى استقرارداشته باشد
كه مخالف قيام و ايستادن نباشد، و اجزا و فصول نمازبايد بطور متوالى و پشت سرهم
خوانده شود به گونهاى كهصورت نماز حفظ گردد همچنين نمازگزار بايد ميّت معيّنى را
نيّتكند.
10 - ولى نماز ميّت در همه احكام مانند نماز واجب نيست، به عنوانمثال طهارت از حدث
و خبث در نماز ميّت واجب نيست وهمچنين شرايط لباس و مكان نمازگزار، در نماز ميّت
شرط نيستو احتياط اين است كه از موانعى كه نمازهاى واجب را باطلمىكند، در نماز
ميّت پرهيز شود و احوط اين است كه امورىمانند تكلّم و خنده و انحراف از قبله، در
نماز ميّت ترك شود.
11 - اگر بر ميّت نماز خوانده نشود تا اينكه دفن گردد، واجب استكه بر روى قبر او
نماز خوانده شود و همچنين اگر بعد از دفن،معلوم شد كه نماز خوانده شده، باطل
مىباشد، بايد بر قبر اونماز بگذارند ولى نبش قبر بخاطر نماز جائز نيست و اگر بر او
نمازخوانده نشود تا اينكه يك شب و روز از دفنش سپرى شود، احوطاين است كه بر او نماز
خوانده شود و اگر جنازه بخاطر عواملىمانند سيل و غيره از قبر بيرون شود، بنابر
احتياط مستحبّ بر اونماز خوانده شود.
12 - نماز ميّت، وقت معيّنى ندارد، حتى در اوقاتى كه نماز كراهتدارد، نماز ميّت
اشكال ندارد و اگر با وقت نماز فريضه تزاحم پيداكند، نماز فريضه مقدّم مىشود تا
وقت فضيلت آن از دست نرودونمازميّت به تأخير انداخته شود مگر اينكه خوف فاسد
شدنجنازه يا دليل ديگر باشد كه در اين صورت نماز ميّت مقدّممىشود.
13 - خواندن يك نماز مشترك بر مجموعهاى از مردگان جائز استواگر امام بر جنازهاى
نماز مىخواند كه در همان حين، جنازهديگرى راهم حاضر كردند در اين صورت چند راه
وجود دارد:اوّل - اينكه تكبيرات باقيمانده را بطور مشترك براى جنازه اوّلودوّم
بخواند و سپس براى جنازه دوم، تكبيرات باقيمانده او رابطور اختصاص بخواند. دوم -
اين است كه نماز اوّل را تمام كندبعد براى جنازه دوم نماز بخواند. سوم - اينكه جائز
است نمازميّت اوّل را قطع كند و براى هر دو جنازه از نو بطور مشترك نمازبخواند.
14 - در نماز ميّت، طهارت مستحب است و در صورت خوف فوتنماز، تيمّم هم جائز است.
15 - مستحب است كه نمازگزار در برابر وسط پيكر ميّت مرد و دربرابر سينه ميّت زن
بايستد و مستحب است كه پا برهنه باشد و درتكبير اوّل بلكه در همه تكبيرات، دست خود
را بلند نمايدونزديك جنازه بايستد و در صورتيكه بخواهد مأمومين از اوتبعيّت كنند
بايد تكبيرات و دعاها را با صداى بلند بخواند.
16 - مستحب است براى نماز ميّت، موقعيّتى انتخاب شود كه تردّدورفت و آمد مؤمنين
زياد باشد تا جماعت شركت كننده نيز زيادشود. نماز ميّت در مساجد -جز مسجدالحرام-
مكروه است.
17 - مستحب است در دعا براى ميّت و براى مؤمنين، كوششوتلاش شود و همچنين مستحب
است قبل از اقامه نماز، سه بار باعنوان "الصلاة" اعلام شود تا همه مطّلع شوند.